responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا    جلد : 1  صفحه : 106

هريره گفت: من از پيامبر براى تو حديث مى آورم، تو ميگويى اين دو موجود چه گناهى مرتكب شدهاند؟»[1].

در اين جا از تقارن اين دو حديث به دست مى آيد كه مضمون حديث، يك انديشه اسرائيلى بيش نبوده است، ولى چون كعب، پيامبر اكرم را درك نكرده بود، نميتوانست به پيامبر نسبت بدهد. ليكن شاگردان او كه عصر پيامبر را درك كرده بودند، به آسانى ميتوانستند زبان خود را به دروغ بيالايند و اين انديشه را به رسول گرامى اسلام نسبت دهند.

تنها ابو هريره نيست كه اين حديث را نقل ميكند، بلكه انس ابن مالك نيز آن را نقل كرده است[2].

مجامله با خليفه دوم

جاى تأسف است كه اين فرد يهودى با مكر و خدعه مخصوص تبار خود، توانست علاقه خليفه دوم را به خود جلب كند. ابن كثير شامى مينويسد: «او در خلافت عمر اسلام آورد، و پيوسته از كتابهاى گذشتگان براى وى سخن ميگفت، و عمر نيز ميپذيرفت، تا اينكه به مردم اجازه داد كه به سخنان او گوش دهند، سرانجام، آنچه نزد او از استوار و نا استوار بود، نقل كرد، در حالى كه امت اسلامى به يك سخن از سخنان او نياز نداشت»[3].

كعب، به عناوين مختلف، توجه خليفه دوم و نيز عثمان را به خود جلب ميكرد.


[1] تفسير ابن كثير، ج 4، ص 475، طبع دار احياء الكتب العربية.
[2] همان مدرك. و منتخب كنز العمال، ج 6، ص 101.
[3] تفسير ابن كثير، ج 4، ص 17. (تفسير اينكه ذبيح كيست آيا اسماعيل است يا اسحاق؟).

نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا    جلد : 1  صفحه : 106
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست