responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جبر و اختيار نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 402

مطلب نخست را اگر بر اساس انديشه الحادى «سارتر» مطالعه نماييم به عنوان يك قضيه سالبه فاقد موضوع نمودار مى گردد بنابراين بحث پيرامون آن بيهوده است ولى اگر با توجه به اصل اعتقاد به وجود خدا در نظر آوريم بايستى ببينيم مقصود از «جواهر پايدار» و «مفاهيم ذهنى» براى خدا چيست؟ گويا در نظر سارتر همانگونه كه در فكر بسيارى از فلاسفه الهى بوده است آفرينش گرى خدا بسان معمارى است كه مى خواهد ساختمانى را تأسيس نمايد، نخست در ذهن خود اسكلت و نقشه آن را طراحى مى كند و بدين صورت ماهيت و چيستى آن ساختمان قبل از هستى آن در ذهن معمار تحقّق مى يابد بنابراين ماهيت ساختمان بر وجود آن مقدم است و در مورد انسان نيز خداوند، اسكلت و ماهيت او را در ذهن خود ترسيم نموده آنگاه آن ماهيت را تحقق عينى مى بخشد پس ماهيت انسان بر وجود او مقدم است و از آنجا كه چنين انديشه اى هر گونه اختيار و انتخابگرى را از انسان نفى مى نمايد «سارتر» آن را نپذيرفته و گفته است وجود بر ماهيت مقدم است.

البته اگر تصوير ياد شده درباره آفرينشگرى خدا درست باشد حق با سارتر است ولى از ديدگاه فلسفه اسلامى تصوير مذكور پندارى بيش نيست اصولاً براى خداوند واژه «ذهن» نامعقول است اين واژه مربوط به انسان است كه اوّلاً آگاهى هاى او به تدريج شكل مى گيرد و ثانياً كارهاى خود را با «تروّى» و تفكر و طرح و نقشه قبلى انجام مى دهد و اين هر دو از ويژگى هاى موجود امكانى و هستى ناقص مى باشد.

آفريدگار جهان كه از هر نقص وجودى مبرا است اگر چه در آفرينش جهان و انسان «تقدير» و هندسه معينى را به كار گرفته است و غايت و هدف

نام کتاب : جبر و اختيار نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 402
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست