نام کتاب : جبر و اختيار نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر جلد : 1 صفحه : 373
مى نماييم ولى هرگز ستايش و نكوهش انسانهاى زيباروى يا بد منظر و زشت را بر اين دو صفت تكوينى جايز نمى شماريم. روا نيست كه انسان بلند قامت را مورد سؤال قرار داده كه چرا قامت بلند دارى ولى پسنديده و روا است كه ستمگر و دروغگو را توبيخ نموده به آنان بگوييم: چرا مرتكب اين كار شده ايد؟
كوتاه سخن اين كه ما ميان دو دسته صفات اكتسابى و تكوينى، كارهاى اختيارى و اضطرارى از نظر مدح و ستايش، و ملامت و نكوهش به طور واضح و آشكار فرق مى گذاريم اين فرق گذارى، روى يك ملاك عقلائى است و آن چيزى جز اين كه دسته نخست، پديد آمده انسان و اراده او مى باشد و دسته دوم از قلمرو توانايى و اراده او بيرون است، نمى باشد.[1]
بررسى هر دو برهان
نتيجه اين دو برهان يك مطلب بيش نيست و آن اين كه قدرت و اراده انسان در كارهاى او داراى نقش و تأثير است. زيرا انسان نسبت به كارهايى كه از او سر مى زند و كارهايى كه از ديگران صادر مى گردد، نسبت يكسان ندارد. نسبت به كارهاى خود مكلف و مسئول است ولى نسبت به كارهاى ديگران چنين تكليف و مسئوليتى ندارد(برهان دوم)همچنين صفات اكتسابى و تكوينى در مورد انسان يكسان نيست در رابطه با صفات اكتسابى مورد ستايش و نكوهش قرار مى گيرد، بر خلاف صفات تكوينى (برهان سوم) پس بدون شك انسان در كارهاى اختيارى خود و تحقق آن داراى نقش و تأثير است.
اين نتيجه كاملاً درست، تنها انديشه جبر را باطل مى سازد ولى هرگز