نام کتاب : جبر و اختيار نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر جلد : 1 صفحه : 282
خدا به صورت يك قدرت عاطل و باطل جلوه مى كند.
ولى اگر، نظام امكانى را نظام اسباب و مسببات تلقى كنيم، و بگوييم تمام حوادث جهان سرانجام به خدا منتهى مى گردد، چيزى كه هست برخى از آنها به طور مستقيم از او صادر مى گردد، و برخى ديگر، از اسباب و عللى كه به اذن و حول و قوه او انجام وظيفه مى كنند، به وجود مى آيند در اين جا «مانعيت» قدرتى و «مغلوبيت» قدرتى نامفهوم بوده، بلكه تمام قدرتهاى موجود در جهان و تمام علل و اسباب هستى، در خدمت قدرت حق بوده و تجلى گاه خواست او خواهند بود.
كسب، نظريه اى سراپا ابهام
با طرح نظريات مختلف پيرامون تفسير كسب، يك حقيقت روشن مى گردد و آن اين كه: «كسب» يك نظريه سراپا ابهام است كه حتى طراحان آن نتوانسته اند آن ره به صورت مفهوم وملموس تبيين نمايند و لذا به تفسيرهاى مختلف پيرامون آن پرداخته اند كه هيچ كدام نتواسته آنها را از مهلكه جبر نجات بخشد و به خاطر همين ابهام است كه از قديم الايام گفته اند:
«سه انديشه كلامى براى احدى مفهوم نيست:(كسب اشعرى، حال ابوهاشم جبائى و طفره نظام» و شاعر ظريف گو در اين مورد مى گويد:
ممّـا يقـال ولا حقيقـة عنـده *** معقـولـة تدنـوا إلـى الافهــام
الكسب عند الأشعرى والحال *** عند البهشمى، وطفرة النظام[1]
[1] قضاء و قدر، تأليف عبدالكريم خطيب، ص 185 ترجمه دو بيت:«از مطالبى كه گفته شده است و معناى معقولى ندارد يكى نظريه كسب اشعرى است و ديگرى نظريه ابوهاشم راجع به حال، و سومى سخن نظام در مورد طفره مى باشد».
نام کتاب : جبر و اختيار نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر جلد : 1 صفحه : 282