جزع به معنى بىتابى است، يعنى انسان در اثر مصيبت كنترل خود را از
دست بدهد و تاب نياورد و كارهايى انجام دهد كه اگر تاب مىآورد آن كارها را انجام
نمىداد.
لطم يعنى به صورت سيلى زدن. لدم يعنى بر صورت و سينه كوفتن تا خون
جارى شود. قلق يعنى مضطرب شدن ودر كنترل نبودن كه در چنين حالتى هر اتفاقى ممكن
است براى انسان بيفتد. هلع به معنى جزع و بىتحملى است. صيحه يعنى شيون بلند. صرخه
يعنى صيحه بلند.
همانطور كه مشاهده مىكنيد اين عناوين با حفظ نفس وجان سازش ندارد.
اگر اضرار به نفس در عزاى مظلوم حرام باشد هيچ گاه نبايد در اين مصيبت بىتاب شد
به حدى كه انسان به اضطراب افتاده و هيجان زده شده وافعالش از تحت كنترل او خارج
شود.
البته اين بدان معنى نيست كه هر كسى به هر گونه كه مضطرب شد وخونى از
خود جارى كرد واقعا عزادارى كرده باشد وكار او از شعائر حسينى محسوب شود، بلكه
بايد شرائطى كه تاكنون مطرح شد در آن رعايت شود كه از آن جمله دلالت عرفى اين عمل
بر عزاى سالار شهيدان وعدم انطباق عنوان حرام بر آن است.
نام کتاب : شيوه هاى نوين عزادارى بدعت يا سنت؟ نویسنده : السند، الشيخ محمد جلد : 1 صفحه : 102