نام کتاب : آسيب شناسى خانواده نویسنده : ویسی، غلامرضا جلد : 1 صفحه : 92
و با معنويت همراه سازد و كانون گرم
خانواده را مركز تربيت نسل آينده ساز كشور و اجتماع نمايد و خير و سعادت دنيا و
آخرت را براى اعضاى خانواده تأمين نمايد. و بر عكس در صورت اختلال در نگرش اعضاى
خانواده علاوه بر فروپاشى و اضمحلال خانواده دنيا و آخرت اعضاى آن نيز تباه مىگردد
از اين رو آسيب نگرشى در خانواده حائز اهميت و قابل دقت و بررسى است.
اختلالات ارتباطى
انسان فطرتاً موجودى است اجتماعى و
پويايى و حيات او در گرو زندگى جمعى و ارتباط با ديگران است، كه اين مهارت را در
خانواده مىبايست فرا گيرد و به طور مؤثر در جامعه به كار اندازد. حال هنگامى كه
افراد نتوانند با ديگران ارتباط برقرار كنند و داراى حس همدردى با ديگران نباشند و
در نتيجه قادر نباشند خود را به جاى ديگران بگذارند و يا مسائل آنها را به درستى
درك كنند، نمىتوانند پيش بينى كنند كه انسانها چه نوع واكنشى در مقابل رفتارشان
از خود نشان خواهند داد. به همين دليل رفتار آنها نيز غالباً غير قابل پيش بينى
است.
اين افراد با ديگران بر اساس ترس رابطه
مىگيرند و حتى لذت بردن آنها سطحى و بدون شادى است. آنها قادر به ابراز احساسات
نسبت به ديگران، برانگيختن عواطف آنان و برقرارى ارتباط عاطفى متقابل با انسانها
نيستند. به نظر بى احساس، سرد و بى حال جلوه مىكنند. روان شناسان اين نوع آسيب و
اختلال را به عنوان «اسكيزوفرنيا» مىشناسند و به تفصيل در اين باره بحث و گفتگو
كردهاند.[1]
نقش خانواده
در شكلگيرى بيمارى اسكيزوفرنيا عوامل
متعددى مانند عوامل وراثتى، زيستى و روان پويايى ذكر شده است كه در ميان آنها نقش
خانواده از اهميّت ويژهاى برخوردار است، و از سالها پيش روانشناسان، متخصصان و
محققان امور انسانى، اهميّت روابط خانوادگى، جو خانواده و نيز خصوصيات پدر و مادر
را در ارتباط با اين بيمارى و اختلال مورد تأكيد و بررسى قرار دادهاند.
هرى استاك ساليوان كه از مهمترين نظريه
پردازان در اين زمينهاست در سال 1953 به اين نتيجه رسيد كه اين آسيب نتيجۀ غير مستقيم رابطۀ اولياء با كودكان خود است؛ يعنى به كودك
[1]
ر.ک دکتر سعید شاملو، آسیب شناسی روانی،
رشد، چاپ هفتم، 1382، ص205.
نام کتاب : آسيب شناسى خانواده نویسنده : ویسی، غلامرضا جلد : 1 صفحه : 92