كوچك، محدود و موقّت هست و به عبارت ديگر در عبادت، انسان از دايره تمنّيات و آمال كوچك خارجمىشود. در عبادت التجا هست، انقطاع هست. در عبادت واقعاً انساناز محدوده خودخواهىها، خودپرستىها، آرزوها، تمنّىها و امور كوچك پرواز مىكند و بيرون مىرود. ... بزرگترين، شريفترين، با شكوهترين و باعظمتترين حالت انسان آن حالت پرستشانهاى است كه به خود مىگيرد. «1» چنانكه پيداست برخى از صفات زشت يا زيباى اخلاقى در ظاهر، رابطه بيشترى با عبادات دارند و نيز رعايت برخى آداب و مسائل اخلاقى در مورد بعضى عبادات ضرورىتر بهنظر مىرسد. اينگونه شاخصها بهطور عمده، ستون فقرات و محورهاى اصلى مبحث «اخلاق عبادى» را تشكيل مىدهند. در جزوه حاضر سعى شده است تا حدودى به موضوع مزبور پرداخته شود و در حد گنجايش اين دوره، گوشههايى از تأثير متقابل اخلاق و عبادت در يكديگر و نيز بخشى از آداب و سنن نيكوى عبادى مطرح گردد به اين اميد كه دانشجويان عزيز؛ 1- با آن دسته از مباحث اخلاقى كه با مسائل عبادى ارتباط بيشترى دارند، آشنا شوند. 2- بكوشند عبادت خود را بيش از گذشته با اخلاق عبادى همسو نمايند. گروه اخلاق و تربيت اسلامى