از اساسىترين آنهاست؛ او دوست دارد هم مورد
محبّت ديگران قرار گيرد و هم نسبت به آنها ابراز علاقه كند. زندگى بدون محبّت براى
او جاذبهاى نداشته و از آن گريزان است.
از آنجا كه زن موجودى عاطفى است و عواطف و احساسات او بر جنبههاى
ديگرش غلبه دارد، نياز او به محبّت، بيش از مرد است و شايد به همين سبب، خداوند
نسبت به زنان بيش از مردان مهربان است. رسول خدا 6 فرمود:
خداوند تعالى نسبت به زنان بيش از مردان مهربان است.
بنابراين، بهتر است شوهر، آغازگر ابراز محبّت و تداوم بخش آن باشد.
در اين صورت، علاقه زن نسبت به او شدّت يافته، او نيز درصدد ابراز محبّت برمىآيد.
ساختار وجودى و خصوصيات فطرى زن، او را بشدّت، نيازمند محبّت همسر
قرار داده است. زنى كه از اين موهبت بىبهره باشد، همواره باحسرت تمام درصدد جبران
اين كمبود روحى خواهد بود. امام صادق 7 فرمود:
همانا زن از مرد آفريده شده و توجّه او به مردان معطوف است، پس
زنانتان را دوست بداريد.
ابراز محبّت نسبت به زن به دو صورت «عملى» و «زبانى» انجام مىگيرد؛
ابراز محبّت عملى، در برخورد ملايم و محبّتآميز مرد نسبت به همسرش نمايان مىشود
و بدين گونه زن، علاقه مرد نسبت به خود را از رفتار او در مىيابد. ابراز محبّت
زبانى نيز نقش ويژهاى در تحكيم پيوند خانوادگى دارد.
زن به ابراز محبّت زبانى شوهر نياز دارد و به وسيله آن از محبّت قلبى
شوهر نسبت به خود اطمينان يافته، آرامش خاطر پيدا مىكند و هرگز شيرينى آن را
فراموش نمىكند.
[1] - محجة البيضاء، ملا محسن فيض كاشانى، ج 3، ص 119،
بيروت