نام کتاب : معاد از ديدگاه عقل و نقل نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 16
راستى اگر انسان اين طور فكر كند كه مرگ عدم است و بعد از اين زندگى، نيستى مطلق است، ديگر براى او اصلًا زندگى ارزشى نخواهد داشت. آن چيزى كه زندگى انسان را گوارا و لذت بخش مىكند و كار او را مفرّح مىسازد، به دل او حرارت و گرمى مىبخشد و افق ديدش را وسعت مىدهد، همان چيزى است كه از راه وحى و دين به انسان مىرسد يعنى اعتقاد به جهان ابدى، اعتقاد به بقاى بشر، اعتقاد به اين كه «تو اى انسان، فانى نيستى و باقى خواهى بود، تو از اين جهان بزرگترى، اين جهان براى تو يك آشيان كوچك و موقتى است. اين جهان فقط يك گهواره است براى دوران كودكى تو. دوران با شكوه و عظيمتر، دوران ديگرى است. «1» يونگ، روانشناس معروف غربى گويد: دو سوم بيمارانى كه از سراسر جهان به من مراجعه كردهاند، افراد تحصيل كرده و موفقى هستند كه درد بزرگ يعنى پوچى و نامفهومى و بى معنى بودن زندگى، آنان را رنج مىدهد. «2» در چند قرن اخير با توجه به غرور نشأت گرفته از پيشرفت علوم تجربى و تسلط خيره كننده بشر بر قواى طبيعى، اعتقاد به مبدأ و معاد رو به افول نهاده و اين سبب بروز بزرگترين بيمارى بشر شده است و رنج اضطراب، پوچى و نيهيليسم بشريت را تهديد مىكند. 2- دفع ضرر محتمل باور داشتن يا نداشتن معاد با سعادت يا شقاوت ابدى انسان ارتباط تنگاتنگ دارد. اگر انسان قيامت را باور داشته باشد و زندگى خود را براساس اين اعتقاد سامان دهد، چنانچه قيامت در كار باشد- كه هست- او سعادت يافته و چنانچه به فرض قيامت نباشد، او ضرر نكرده است؛ ولى اگر قيامت را باور نداشته باشد و قيامت وجود داشته باشد- كه دارد- او براى هميشه به شقاوت گرفتار آمده است.
نام کتاب : معاد از ديدگاه عقل و نقل نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 16