(بحار الانوار، 43/ 66 و 306) پيامبر تنها
در گفتار خويش از منزلت والاى او پرده برنداشت، بلكه از همان روزگار كودكىاش با
او چنان رفتار مىكرد كه همگان درمىيافتند مقامى ويژه نزد رسول خدا دارد. گاه او
را بر شانههاى خويش مىنشاند و گاه در نماز و سجده بود، حضرت حسن بن على (ع) بر
پشت مباركش مىنشست و پيامبر او را از اين كار باز نمىداشت. گاه پيامبر در پيش
چشم مردم از فراز منبر فرود مىآمد و حسن و حسين (ع) را به آغوش مىگرفت و با آنان
مهربانى و نرمى مىكرد. اين رفتار پيامبر در خاطر مسلمانان ماند و سالها بعد اثر
خويش را نماياند؛ هنگامى كه برخى مسلمانان سخنان پيامبر را درباه حسنين فراموش
كرده بودند؛ امّا رفتار آن حضرت را با ايشان به خاطر داشتند (اعيان الشّيعة، 1/ 564). نقل كردهاند كه
آن امام همام بسيار بزرگمنش بود و زيباروى، خردمند، بردبار، اهل گذشت، نيكوكار،
پرهيزگار، پرهيبت، با حشمت و با وقار. پانزده بار پياده به حج رفت و دوبار هر چه
داشت، به فقيران داد و سه بار مال خويش را با خدا قسمت كرد و نيمى را به بينوايان
بخشيد (سير اعلام النبلاء، 3/ 253 و 267).
هشت
ساله بود كه جدّ گرامىاش از دنيا رفت. در آن سى سال كه پدرش، امام على (ع)،
خانهنشينى اختيار كرد و مدّتى كه حكومت مسلمانان را در دست گرفت، ياور و غمخوار
او بود. در روزگار سه خليفه نخست، به زبان از حق دفاع كرد، از غصب خلافت سخن گفت،
در ماجراى فدك گواهى داد، با ابوذر- هنگام تبعيد- همدردى كرد و چون خانه خليفه سوم
به محاصره درآمد، به فرمان پدر ارجمندش، به نگهبانى از خانه برخاست. در روزگار
زمامدارى امام على (ع) نيز يار او بود، مردم را براى نبرد با گردن كشان بسيج
مىكرد، با توجيه سياسى مردم كوشش تبليغى دشمن را بىاثر مىساخت و در جنگها با
پاكبازى و بىباكى امام على (ع) را يارى مىكرد.
امامت:
امام
حسن (ع) پس از شهادت امام على (ع) در 21 رمضان سال 40 هجرى، امامت و خلافت را به
دست گرفت. هر چند خلافت آن امام چند ماه بيشتر طول نكشيد، هشت سال منصب امامت را
بر عهده داشت. مقام امامت حضرت حسن بن على (ع) از طرق متعدّد