معصوم (ع) جز مناصب ظاهرى در تبيين احكام دينى و قضاوت و حكومت،
داراى مناصب باطنى نيز هست. او خليفه و حجّت خدا در زمين است و واسطه فيض الهى.
بدين روى، ممكن نيست لحظهاى زمين از او خالى مانَد (الاصول
من الكافى، 1/ 136 و 137). اگر زمين از حجّت خدا بى نصيب گردد، وصول فيض الهى
به زمينيان پايان مىپذيرد و هر چه در زمين است از ميان مىرود. خداى متعال در
خلقت آدم (ع) پيش از اينكه بندگانش را بيافريند حجتش را آفريد؛ چنانكه امام صادق
(ع) فرمود: «حجت خدا قبل از خلق با خلق و بعد از خلق است.» (همان؛ كمال الدين و تمام النعمة، 4) امام معصوم (ع)
هدايت باطنى مردم را نيز بر عهده دارد و اعمال مكلّفان بر پيامبر 6 و امامان
معصوم (ع) عرضه مىگردد و آنان به علم الهى از آنچه مردم مىكنند، باخبرند (الاصول من الكافى، 1/ 171). عالمان شيعه در
بيان فوائد وجود امام در عصر غيبت به اين نكته توجّه كردهاند و آن را از فوائد
مهم وجود و بقاى امام به شمار آوردهاند (غيبت امام زمان)؛ (انيس
الموحدين، 108؛ شيعه در اسلام،
152). امام زمان (ع) با داشتن مقام ولايت باطنى و وساطت فيض، صاحب شب قدر در
روزگار ما است. طبق آياتِ نخستينِ سوره دخان و سوره قدر، فرشتگان در شب قدرِ هر
سال بر قلب مبارك آن جناب نازل مىشوند و تقديرات يكساله را نزد وى مىآورند. وجود
شب قدر در هر سال و نزول ملائكه را همه مسلمانان پذيرفتهاند. از اين رو امامان
معصوم (ع) به شيعيان سفارش كردهاند كه براى اثبات امامت امامان به آيات سوره قدر
و دخان استدلال كنند (الاصول من الكافى،
1/ 193).
وجود
امام زمان (ع) در نظرگاه روايات شيعه و سنّى:
شيعه
و سنّى رواياتى نقل كردهاند كه به صراحت يا اشارت بر وجود امام زمان (ع) دلالت
مىكنند. از آن جمله است روايتى متواتر از پيامبر 6 كه بنابر آن، دوازده تن،
خليفه اويند و امام مسلمانان. در اين روايت پيامبر 6 از حضرت مهدى (ع) ياد
مىكند و او را دوازدهمين وصىّ و خليفه خويش مىخواند. از اين روايت مىتوان
دريافت كه آن امام همام (ع) هم اكنون زنده است (المهدى، 148؛ انيس الموحّدين،
193- 190).