جمع مذكّر است، امّا عرف آيات و روايات اين است كه همه خطابها زنان
را نيز در بر مىگيرند مگر دليلى بر عدم اشتراك در ميان آيد. بدين سان، خطاب
«زُورُوا» زنان را نيز در بر مىگيرد؛ همانند
«أَقِيمُوا الصَّلاةَ» و
«آتُوا الزَّكاةَ» كه مرد و زن را در بر مىگيرند. وانگهى، در تاريخ آمده است كه عائشه
بقيع را زيارت كرده و پيامبر 6 نيز آداب آن را بدو آموخته و همچنين حضرت فاطمه
(س) و آل عبا، مرقد حمزه (ع) را در احد زيارت كردهاند.
احاديث
وهابيّان:
وهّابيان
براى اثبات حرمت زيارت قبور توسط زنان به چند حديث تمسّك جستهاند: الف. «لَعَنَ
اللَّهُ زُوَّاراتِ القُبُورَ.» (سنن ابن ماجة، 10/ 530؛ سنن ابى داوود،
3/ 218) ب. ابن ماجه از حضرت على بن ابىطالب (ع) نقل كرده است كه روزى پيامبر 6
از خانه به در آمد و زنانى را ديد كه بر راه نشستهاند.
فرمود:
«براى چه اينجا نشستهايد؟» گفتند:
«در
انتظاريم تا جنازهاى بياورند.» فرمود:
«شما
او را غسل مىدهيد؟» گفتند: «نه.» فرمود: «شما او را به سوى قبر مىبريد؟» گفتند:
«نه» فرمود: «شما او را دفن مىكنيد؟» گفتند: «نه.» فرمود: «پس برگرديد كه شما
گناه مىكنيد نه آنكه اجر مىبريد.» (فتح البارى، 3/ 148)
نقد
و بررسى:
حديث
نخست بنابر رأى برخى محدّثان سنّى، منسوخ است. ترمذى، كه ناقل حديث است، مىگويد:
اين روايت مربوط به دوران پيش از تجويز زيارت قبور است؛ امّا چون پيامبر 6 زيارت
قبور را جايز شمرد، زن و مرد را يكسان خطاب كرد (سنن
ابن ماجة، 3/ 371). قرطبه گويد: اين حديث در شأن زنانى است كه بسيار به
گورستان مىرفتند و حقّ شوهر خويش را فرو مىگذاشتند و گواه بر اين رأى، كلمه
«زوّارات» است كه بر مبالغه دلالت مىكند. حديث دوم، اوّلًا از نظر سند مخدوش است؛
زيرا در سلسله راويان آن، دينار بن عمرو وجود دارد كه از نظر راوىشناسان اهل
سنّت، مجهول و كذّاب و متروك و خطاكار است. ثانياً، روايت به موضوع زيارت قبور نظر
ندارد؛ بلكه نكوهش پيامبر 6 در آن، متوجّه زنانى است كه براى تماشاى جنازه
آمدهاند و هيچ كارى در تجهيز ميّت بر عهده ندارد (وهّابيت
مبانى فكرى و كارنامه عملى، 111).