در
حديث معروف ثقلين (حديث ثقلين) از پيامبر اكرم 6 آمده است كه قرآن و عترت پيامبر
6 از هم جدا نخواهند شد تا در كنار حوض بر من وارد شوند (غاية
المرام و حجة الخصام، 2/ 367- 304). طبق اين حديث حوض كوثر
در رستاخيز ميعادگاه پيامبر 6 با قرآن و عترت است و يگانگى قرآن و عترت در آنجا
آشكار و پيامبر از امت درباره آنها پرسش خواهد كرد، و كسانى در قيامت از آن خواهند
نوشيد كه حق عترت را ادا نمايند (بحارالانوار، 8/ 24).
***
حىّ: موجود داراى فعّاليّت ارادى و آگاهانه
هر
موجود قادر و عالِمى، ضرورتاً حىّ است (شرح تجريد، مقصد ثالث، فصل ثانى، مسئله ثالثه)؛ ولى حيات حقيقى، تنها از آنِ
خدا است؛ زيرا حيات حقيقى آن است كه عين ذات باشد و به تفكيك يا افاضه غير، عارض
نگشته باشد. مرادِ جمله قرآنىِ «هُوَ الْحَىّ» نيز انحصار اين گونه حيات به ذات
خداوند است. «حىّ» صفت مشبّهه و از «ألْأسْماءُ الْحُسْنى» است؛ يعنى از نامهاى
نيك كه ويژه خداوندند (الميزان،
2/ 345). قرآن كريم پنج بار از اين صفت ياد كرده است (بقره/ 255؛ آل عمران/ 2؛ طه/
11؛ فرقان/ 58؛ مؤمن/ 65).
برخى
عرفا «حى» را از مفاتيح الغيب، و اسم اعظم (اسم اعظم) دانستهاند (اسماء و صفات حق تبارك و تعالى،
304).
حيات
خداوند متعال، با لوازم طبيعى- مانند تغذيه و رشد و توليد مثل- همراه نيست و از
همه قيدها و محدوديّتها پيراسته است و ذاتى و ازلى و ابدى و تحوّلناپذير است،
ولى حيات ماسواى خداوند، عارضى و مجازى است (بحارالأنوار، 4/ 192؛ الميزان، 2/
345). علم كلام، تفسير، عرفان و فلسفه هر يك از زاويه خاصّ خويش، درباره «حىّ» و
«حيات» سخن مىگويند.