يك: بايد جنگ را همگانى كرد، آحاد مردم و سازمانهاى دولتى را فعّال نمود و در يك سازماندهى درست، مردم و سازمانها را متولى بخشهايى از دفاع مقدس نمود.
دو: به هنگام حملات موشكى و هوايى به مناطق مسكونى، براى خنثى كردن توطئه دشمنان بايد با ايجاد روحيه شهادتطلبى در مردم، آنان را محكم و استوار در صحنه نگه داشت. [1]
آن شهيد عزيز با الهام از سخن گهربار حضرت صادق (ع) : «كُونُوا دُعٰاةَ اْلّٰناسِ بِغَيرِ اَلسِنَتِكُمْ» ، با حضور مستمر در صحنههاى دفاع مقدس، خود را وقف جنگ كرده بود و از پذيرش هرگونه مسؤوليتى كه او را از حضور در خط مقدم بازدارد، امتناع مىكرد و مىگفت:
خدا را شكر كه يك لحظه به اين فكر نيفتادهام كه مسؤوليتهايى را كه پشت جبهه به من پيشنهاد مىكنند قبول كنم و جبهه را خالى كنم. از خدا خواستهام كه هرگز چنين تصورى هم به ذهن من نيايد. [2]
روحانيت متعهّد با حضور بهموقع خود، با عواملى كه سبب سستى مردم در اقبال به جبهههاى جنگ مىشد برخورد مىكرد. اختلافات داخلى و شرارتهاى ستون پنجم در زمرۀ اين عواملند. در برههاى از حوادث انقلاب كه خط نفاق به سركردگى بنىصدر و منافقين با ايجاد اختلافات داخلى، جبهه و جنگ را تحتالشعاع، و آرمانها و مسؤولان نظام را مورد حمله قرار داده بودند، مراجع عظام تقليد از جمله آيةاللّه العظمى گلپايگانى (ره) با صدور فتاوا و پيامها بر رفع اختلافات و عزم جزم رزمندگان تأكيد داشتند: