نكته كه جنگ ما جنگ اسلام و كفر است و كفر مسلّط بر ايمان نخواهد شد، به مردم وعدۀ پيروزى داده و آنها را اميدوار مىنمودم. [1]
بىترديد برگزارى نماز جمعه آبادان به امامت حجةالاسلام والمسلمين جمى، از مظاهر تشويق مردم به استقامت در ميدان جنگ بود؛ تنها چيزى كه آبادان در آن روزها به آن افتخار مىكرد، نماز جمعهاش بود. با آن كه برادر امام جمعه در شهر به شهادت رسيد و منزل خودش مورد اصابت گلوله توپ قرار گرفت و نيز خانوادهاش بهناچار از شهر خارج شده و خودش دوبار سكته كرده بود و حتّى چندينبار اطراف محل نماز جمعه مورد اصابت گلولههاى توپ و خمپاره قرار گرفته بود، وى حاضر نشد در سختترين شرايط، لحظهاى آبادان مقاوم و نماز جمعه استوار آن را ترك كند.
گاه او نماز جمعه را با سه يا چهار صف اقامه مىكرد. به هنگام نماز جز صداى انفجار خمپارهها و غرش هواپيماها بر فراز مصلى و انفجار بمبها در اطراف آن چيزى به گوش نمىرسيد، امّا امام جمعه محترم با طمأنينه و آرامش كمنظير با خالق هستى سخن مىگفت و پس از نماز به نمازگزاران شهادتطلب مىگفت:
شهيد بزرگوار حجةالاسلام ميثمى، مسؤول نمايندگى امام در قرارگاه خاتمالانبيا، در زمرۀ روحانيونى بود كه با بيان و عمل در تشويق مردم به حضور در جبهههاى جنگ كوشا بود. او بر اين باور بود كه براى تداوم استقامت ملت بزرگ ايران دو مرحله را بايد پيمود: