حوزههاى علميه و علماى متعهد در طول تاريخ اسلام و تشيّع، مهمترين پايگاه محكم اسلام در برابر حملات و انحرافات و كجروىها بودهاند. علماى بزرگ اسلام در همۀ عمر خود، تلاش نمودهاند تا مسائل حلال و حرام الهى را بدون دخل و تصرف ترويج نمايند. . . . هميشه مستضعفان از كوثر زلال معرفت فقهاى بزرگوار سيراب شدهاند. [1]
حوزه و روحانيّت همواره شريك درد و رنج تودههاى مردم بوده، با آنان زيسته، درد ايشان را رنج خود دانسته و در كنار سرشك مردمان سفرۀ عافيت نگشوده است و نه تنها مقامات طريقت را در خانقاه عُزلت نجسته، بلكه هماى سعادت را در مجاورت مردم ديده است. پير روشنضمير انقلاب در اينباره مىفرمايد:
روحانيون مبارز و متعهد اسلام. . . هميشه پيشتاز و سپر بلاى مردم بودهاند. بر بالاى دار رفتهاند و محروميتها چشيدهاند، زندانها رفتهاند و اسارتها و تبعيدها ديدهاند و بالاتر از همه، آماج طعنها و تهمتها بودهاند و در شرايطى كه بسيارى از روشنفكران در مبارزه با طاغوت به يأس و نااميدى رسيده بودند، روح اميد و حيات را به مردم برگرداندند و از حيثيت و اعتبار واقعى مردم دفاع نمودهاند و هماكنون نيز در هر سنگرى از خطوط مقدم جبهه گرفته تا مواضع ديگر در كنار مردمند و در هر حادثه غمبار و مصيبتآفرينى، شهداى بزرگوارى را تقديم نمودهاند. [2]
انقلاب اسلامى بهعنوان يكى از شگفتانگيزترين پديدههاى تاريخ، حاصل تمامى مبارزات مردمى و آرزوى همۀ مبارزان حقطلب در قرون گذشته است.
[1] . صحيفه نور، ج 21، ص 88.
[2] . همان، ج 20، ص 242.