كارهاى تخصصى صورت مىگرفت. در اين بعد نيز ارتش در كنار ساير نيروهاى كارشناس از مراكز و نهادهاى گوناگون بود، چنان كه سركار همافر، بازرگان، مسؤول معاونت جهاد خودكفايى نيروى هوايى ارتش در زمان جنگ مىگويد:
ما امروز معتقديم كه ارتش ما از مردم است. . . بعد از انقلاب هم حتى در پارهاى از موارد مجبور مىشديم كه اين ارتباطات را به صورت تقيّه برگزار كنيم [1]. . . ما خيلى از نيازهاى اساسى اين نيرو را از برادران صنعتگرمان در گوشه و كنار اين شهر گرفته تا اساتيد متعهّد دانشگاهى، برادران سپاه، برادران جهاد سازندگى، قطبهاى صنعتى، قطبهاى تحقيقى مثل سازمانهاى پژوهشى، مراكز تحقيقاتى، سازمان انرژى اتمى و از اين طريق تأمين مىكرديم. ولى خوشبختانه با اين مسأله ديگر حركت را خيلى علنى و آشكار كرديم، ارتباطات منسجمى با برادران نيروى مسلّحمان، با برادران سپاهيمان داريم. [2]
امير شهيد صياد شيرازى در بارۀ هماهنگى و تعاون نيروهاى نظامى در سالهاى اوّل جنگ مىگويد:
با قرار گرفتن سپاه پاسداران در كنار رزمندگان نيروى زمينى، ما هميشه ديدهايم كه يك تشكل و يك تركيب مقدّسى به وجود آمده كه اكنون اين تركيب مقدّس به طورى نقش اساسى در عمليات ما دارد كه ما به هيچوجه در
[1] . فراموش نكردهايم كه در ابتداى جنگ با فرماندهى كل قواى بنىصدر، خاطرات تلخى ازناهماهنگىها بين نيروهاى نظامى بود كه حتى سردار رحيم صفوى نقل مىكند كه سپاهيان را در جلسات راجع به جنگ راه نمىدادند و اوّلينبار،200 قبضه آرپىجى آن هم با پادرميانى آيةاللّه خامنهاى توانستهاند تهيه كنند و تنها با عزل بنىصدر (21/3/60) و عمليات «خمينى روح خدا، فرمانده كل قوا» ، فصل نوينى از وحدت نيروها و پيروزى جبههها آغاز مىگردد. براى ملاحظه اين خاطرات ر. ك: امام و دفاع مقدس، ص 38-39؛ مجموعه مقالات اولين نشست كنفرانس بررسى دفاع مقدس، ص 37.
[2] . پيام انقلاب، ش 123، آبان 63، ص 25.