ارتش مثل شهيد نامجو تماس داشت و در اين زمينه تلاش مىكرد. مسأله وحدت جدّاً بسيار ارزشمند و مقدس بود. برادرانى مثل شهيد كلاهدوز اصلاً تعصّبات ارگانى نداشتند. طورى شده بود كه برادران ارتش مرتّب مىآمدند و مىگفتند كه ما به شما پادگان و تجهيزات و اسلحه بدهيم، يعنى اينقدر همدلى و صميميّت بين ارتش و سپاه برقرار شده بود. [1]
شخص ديگرى كه در اينجا از او ياد مىكنيم، امير سپهبد شهيد صيّاد شيرازى است كه براى ايجاد وحدت سپاه و ارتش بسيار تلاش كرد و در پيروزىهاى افتخارآفرين عمليّاتهايى مانند فتحالمبين و بيتالمقدس آثار آن نمايان گشت. سردار سرلشكر غلامعلى رشيد در بارۀ نقش شهيد صياد شيرازى در وحدت سپاه و ارتش مىگويد:
سپهبد شهيد صيّاد شيرازى در حقيقت يك نقش تاريخى در وحدت بين ارتش و سپاه ايفا كرد و اين نقش تاريخى ايشان هم فراموشنشدنى است. . . . به هر حال بعد از يكسال كه بنىصدر به دليل [صدور رأى] عدم كفايت سياسى از سوى مجلس، امام (ره) او را از فرماندهى كل قوا عزل مىنمايد و جبهۀ متحد ضدانقلاب متلاشى مىشود و بنىصدر فرارى مىگردد، در چنين اوضاع و احوالى امام راحل فردى به نام سرهنگ [على] صيّاد شيرازى را به فرماندهى نيروى زمينى ارتش برمىگزيند كه ما هرچه پيروزى مىبينيم بعد از اين ايام است. به لحاظ تاريخى، نظامى و سياسى و حتّى در هنر و ادبيات به دليل حساس بودن شرايط موفق بودهايم. ضمن اين كه خواست و تقاضاى مردم اين بود كه دشمن را دفع كنيم و شكست بدهيم. از اين رو، صيّاد شيرازى با وحدت بين ارتش و سپاه همه را بسيج كرد و پيروزى