نام کتاب : عوامل معنوی و فرهنگی دفاع مقدس (ج4) نویسنده : شیدائیان، حسین جلد : 1 صفحه : 214
هرگاه رزمندگان همسنگرى را مىديدند كه مىخواست به خدمت حضرت امام برسد، سلام خالصانه و لبريز از عشق و محبت خويش را به حضور آن بزرگوار تقديم مىكردند و سخنى از خانواده و يا مشكلات خويش به زبان نمىراندند. بهراستى كه سيماى جذاب و دلرباى امام جلوهاى از جمال جميل الهى بود كه عاشقانش در سختترين شرايط عمليّات با ياد آن چهرۀ ملكوتى و وعدۀ ديدارش جانى تازه در كالبدشان دميده مىشد.
در دورانى كه عراق به مناطق مسكونى ايران حمله مىكرد و شهر بغداد را به قوىترين و مدرنترين سيستمهاى پدافندى مجهز كرده بود، تيزپروازان نيروى هوايى ارتش شجاعانه و به عشق ديدار امام شبكههاى پيچيدۀ پدافندى و رادارى دشمن را درنورديده، دژ تسخيرناپذير بغداد را بمباران كردند! يكى از خلبانان در وصف اين حالت مىگويد:
تا رسيدن به شهر بغداد من و همكار خلبانم آيۀ «وَ جَعَلْنٰا مِنْ بَيْنِ أَيْديٖهِمْ سَدّاً وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدّاً. . .» را بارها قرائت كرديم. به همكارم گفتم اگر به حول و قوۀ الهى توانستيم با موفقيت مأموريت را به انجام برسانيم، به ديدار امام خواهيم رفت، غافل از اين كه پذيرش از سوى امام شرط است، امّا با توجه به خصوصيات اخلاقى امام و ارادت و محبتش به رزمندگان اميدوار بودم كه ما را از ديدارشان محروم نخواهد كرد. لذا، مأموريت را با قوتقلب ادامه داديم. هنوز چهرۀ آسمانى و نورانى امام در نظرم بود كه به محل عمليّات رسيديم، بمبهاى خود را بر روى اهداف مشخص شده با فرياد اللّه اكبر فرو ريختيم و بهسرعت به خاك ميهن بازگشتيم. پس از فرود موفقيتآميز در پايگاه، نيت و نذر خود را با مسؤول عقيدتى در ميان گذاشتم، ايشان هم پس از تماس با تهران درخواست ما را به عرض امام رسانده بود. حضرت امام از
نام کتاب : عوامل معنوی و فرهنگی دفاع مقدس (ج4) نویسنده : شیدائیان، حسین جلد : 1 صفحه : 214