نام کتاب : عوامل معنوی و فرهنگی دفاع مقدس (ج2) نویسنده : سنگری، محمدرضا جلد : 1 صفحه : 57
مىشد، موجى از اميد بر دلم نشست. نداى «الهى و ربّى من لى غيرك أسئله كشف ضرّى و النّظر فى أمرى، الهى هب لى كمال الانقطاع اليك و. . .» دلهاى افسردۀ زندانيان را حياتى تازه مىبخشيد و باعث تقويت روحيۀ برادران مىشد. گويى گمشدهاى را يافته باشم. بهياد جملۀ «أَلاٰ بِذِكْرِ اللّٰهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» افتادم. [1]
دشمن بعثى به تأثير فوقالعادۀ دعا در طراوت و مقاومت آزادگان واقف بود. از اينرو مانع برگزارى مراسم دعا مىشد:
زمانى كه ما را به داخل اردوگاه بردند، درجهدارى عراقى به داخل آمد و اولين حرفى كه زد اين بود: دعا خواندن، گريه كردن، مراسم گرفتن و نماز جماعت ممنوع! ما نيز كه مىدانستيم كه اگر اين كارها را انجام ندهيم، نمىتوانيم روحيۀ انقلابى خود را حفظ كنيم، لذا تصميم گرفتيم به هر صورت ممكن فرايض دينى را انجام دهيم. . . بعد از دهماه افراد صليب سرخ به اردوگاه ما آمدند. ارشد اردوگاه به آنها گفت از عراقىها بخواهند تا خواندن دعا را براى ما آزاد كنند. فرمانده اردوگاه در پاسخ به اين درخواست ما به يكى از مقامات صليب سرخ گفته بود: شما فكر مىكنيد جنگ بين ما و ايران بر سر چيست؟ بهخاطر همين دعاهاست. حالا شما مىگوييد ما اجازۀ استفاده از اين اسلحۀ خطرناك را به آنها بدهيم؟ [2]
امّا با وجود اين، آزادگان فرهنگ خواندن دعا را با حفظ كردن دعاها و نقل سينهبهسينۀ آنها و نيز نوشتن آنها روى كاغذهاى كوچك و دستبهدست كردنشان گسترش مىدادند و از اثرات روحى و معنوى آن بهرهمند مىشدند. [3]