responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عوامل معنوی و فرهنگی دفاع مقدس (ج2) نویسنده : سنگری، محمدرضا    جلد : 1  صفحه : 48

قوّت قلب مى‌گرفتند و هم بر اين باور بودند كه خداوند گلوله‌ها را هدايت خواهد كرد و بر هدف خواهد نشاند. بيان چند خاطره در اين‌باره گوياتر است. رزمنده‌اى مى‌گويد:

فاصلۀ ما تا عراقى‌ها حدود صدمتر بود. تعداد تانك‌هاى عراقى نيز پانزده‌عدد بود و هر موقع كه ما مى‌خواستيم با آر. پى. جى به‌طرف آنان شليك كنيم، شليك تيربارهاى دشمن امان نمى‌داد. . . . به هر صورتى كه بود با تطبيق آتش تماس گرفتم و وضعيّت خود را خبر دادم. از روى نقشه، مختصات محل تانك‌ها را به آنان دادم و در يك هماهنگى با گفتن آيۀ «وَ مٰا رَمَيْتَ اِذْ رَمَيْتَ وَلٰكِنَّ اللّٰهَ رَمىٰ» و با توكّل بر خدا، دوازده گلوله درخواست نمودم. باوركردنى نبود، شش تانك آنان آتش گرفت و اين بزرگ‌ترين لطف خدا بود كه در آن لحظه به رزمندگان اسلام عطا شد. [1]

رزمندۀ ديگر مى‌گويد:

ما در ميان ميدان مين دشمن و زير رگبار گلوله‌هاى بى‌امان مسلسل‌ها و سلاح‌هاى آنان زمين‌گير شده و در فكر چاره‌اى بوديم. به‌دستور فرمانده گروهان، شهيد احمد زيدى، آر. پى. جى زن شجاع و با ايمان از زمين برخاست. بدون نشانه‌گيرى دقيق و بدون توجه به اين كه آماج تيرهاى همچون باران دشمن است، سلاح بر دوش گرفت و فرياد برآورد: «وَ مٰا رَمَيْتَ اِذْ رَمَيْتَ وَلٰكِنَّ اللّٰهَ رَمىٰ» و به طرف تيربار دشمن شليك كرد. موشك آر. پى. جى شليك‌شده درست به سنگر تيربار اصابت كرد و هرآنچه در آن بود، به هوا رفت! راه باز شد و برق شادى در چشم‌هاى بچّه‌ها نمايان گشت. با فريادهاى اللّه اكبر خط دشمن شكسته شد. [2]


[1] شراره‌هاى خشم، محسن سيونديان، ص 55 56، و نيز ر ك: ص 91.
[2] . خطشكنان، ناصرعلى بابايى، ايوب هاشمى، ص 67-68. همچنين ر. ك: تير مستقيم، على كوهى قمصرى، ص 63-64؛ حماسۀ ياسين، ص 48.
نام کتاب : عوامل معنوی و فرهنگی دفاع مقدس (ج2) نویسنده : سنگری، محمدرضا    جلد : 1  صفحه : 48
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست