نام کتاب : عوامل معنوی و فرهنگی دفاع مقدس (ج2) نویسنده : سنگری، محمدرضا جلد : 1 صفحه : 45
گرفته بود. مىشنيدم كه بچّهها ذكر مىگفتند، نذر مىكردند. . . هركدام به يك شكلى نذر و نياز و استغاثه و دعا مىكردند. يكى از برادران سرش را زير آب كرده بود. به او گفتم چه كار مىكنى؟ گفت دارم نماز شب مىخوانم! [1]
برخى آزادگان سرافراز نيز شبهاى سرد و سخت اسارت را با حرارت نماز شب گرمى مىدادند و از سلولها و زندانهاى نمور و تاريك، محراب و معبدى روشن و باصفا مىساختند. رنج و سختىِ مهيا كردن مقدمات تهجّد و نافلۀ شب، خود حديث ديگرى است كه نشانگر اهميّتى است كه نماز شب خوانان آزاده به انس با پروردگار در نيمههاى شب قائل بودند. آزادهاى در خاطرات خود آورده است:
حسّاسيت دشمن بعثى نسبت به نماز و اجراى مراسم مذهبى و شدّت گرفتن شكنجههاى آنها بهخاطر برپايى چنين مراسمى باعث شد كه ما به ارزش والاى فرايض دينى و واجبات الهى بيشتر واقف شويم و در انجام آن بيش از پيش كوشا باشيم. بهدليل نبودن آب در آسايشگاه وقتى به محوطۀ اردوگاه مىرفتيم، مخفيانه آب را در قوطىهاى ربّ گوجهفرنگى مىريختيم و به آسايشگاه مىبرديم تا جهت وضو ساختن براى نماز شب آب داشته باشيم. حتّى اگر شبى را تشنه بهسر مىبرديم، آب را براى وضو نگه مىداشتيم و وقتى به نماز مىايستاديم اگر احياناً كسى نگهبان عراقى را مىديد و فرياد مىزد كه نگهبان آمد، باز توجّهى نمىكرديم و به نماز ادامه مىداديم؛ اگرچه مىدانستيم به اين بهانه چند روزى در سلول بهسر خواهيم برد و شكنجه خواهيم شد! [2]
يكى از آزادگان نماز شب آزادۀ ديگر را اينگونه وصف مىكند: