responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عوامل معنوی و فرهنگی دفاع مقدس (ج2) نویسنده : سنگری، محمدرضا    جلد : 1  صفحه : 44

چنين جلساتى نبوده باشد؛ از معنويتى كه بچّه‌ها داشتند، شور و التهابشان. حاج‌احمد، فرمانده گردان غوّاص، از افراد عادى آدم‌هايى ساخته بود كه شايد عرفاى بزرگ كه در سن پيرى به مراحل بالا مى‌رسند، به پايشان نمى‌رسيدند! شب‌ها اگر قدم به نخلستان‌هاى بهمن‌شير مى‌گذاشتى، پاى هر نخل يك‌نفر را مى‌ديدى كه مثل بچّه‌هاى يتيم حضرت مسلم نشسته است؛ نماز مى‌خواند، گريه مى‌كند و دست دعا برداشته است. امكان نداشت در گردان حاج‌احمد يك‌نفر براى نماز شب بيدار نشود و گريه نكند. [1]

يكى از رزمندگان كه خود در زمرۀ اين فرشتگان زمينى بوده است، مى‌گويد:

شب‌ها از آب كه بيرون مى‌آمديم، بچّه‌هاى تداركات همان لب آب چاى و خرما مى‌آوردند. يك چاى و دو دانۀ خرما مى‌خورديم، گرم مى‌شديم و بعدش نخلستان پر مى‌شد از بچّه‌هايى كه اين‌جا و آن‌جا به نماز ايستاده بودند و گريه مى‌كردند. در آن شب‌ها نخلستان پر بود از صداى گريۀ نيروهاى حاج‌احمد. [2]

نافلۀ شب راز و نياز عارفانه و دلنشينى بود كه رزمندگان اسلام حاضر نبودند آن را در سخت‌ترين شرايط نيز رها كنند و گاه در حال حركت به‌سوى دشمن آن را زمزمه مى‌كردند. يكى از مسؤولان گروهان حضرت موسى از لشكر 14 امام حسين در بارۀ حالات رزمندگان در عمليّات كربلاى 3 كه در ميان امواج خروشان خليج فارس انجام شد و اعجاب همگان را برانگيخت، چنين مى‌گويد:

شرايط خيلى بدى داشتيم. آب شلاق مى‌زد توى صورتمان، آب شور دريا حال تهوع ايجاد مى‌كرد. جريان آب هم عكس حركت ما شده بود و توان بچّه‌ها را


[1] . پل چوبى، بازآفرينى احمد دهقان، ص 166-167.
[2] . همان، ص 239.
نام کتاب : عوامل معنوی و فرهنگی دفاع مقدس (ج2) نویسنده : سنگری، محمدرضا    جلد : 1  صفحه : 44
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست