نام کتاب : راهکارهای حفظ و نشر ارزشهای دفاع مقدس نویسنده : خطیبی کوشکک، محمد جلد : 1 صفحه : 134
به قول جلالالدين مولوى اين ادعاها به[مانند]بهانۀ كودكى شيرخوار است كه آنگاه از مادر متولد مىشود به او مىگويد اول تو دليل بياور كه مادر منى،تا من شيرت را بنوشم. [1]
از اين رو،بر فرهيختگان آشنا با مسأله ولايت است كه با ابزار قلم و سخن مسأله ولايت را براى مردم توضيح دهند.آنگاه كه مردم با حقيقت«ولايت»از نگاه اسلام آشنا شوند به راحتى از رهبرى در رأس هرم و سلسله مراتب نظام مديريتى جامعه اسلامى پيروى نموده و در اداره امور با آنان همكارى مىكنند كه اين همان تحقق عينى و عملى ولايتمدارى است.
رهبر فرزانۀ انقلاب در بيان مبسوطى مسأله ولايت را چنين ترسيم مىكنند:
ولايت يعنى حاكميت و سرپرستى،در جامعه اسلامى طبيعتاً چيزى جدا از ولايت و سرپرستى و حكومت در جوامع ديگر است.در اسلام سرپرستى جامعه متعلق به خداى متعال است.هيچ انسانى اين حق را ندارد كه ادارۀ امور انسانهاى ديگر را به عهده بگيرد.اين حق مخصوص خداى متعال است كه خالق و منشىء و عالِم به مصالح و مالك امور انسانها،بلكه مالك امور همۀ ذرات عالَم وجود است.
...[خداوند]حق توليت امور و زمامدارى را به كسى اعطا نمىكند.اين حق متعلق به خدا است.
[اما]خداى متعال اين ولايت و حاكميت را از مجارى خاصى اعمال مىكند.يعنى آن وقتى هم كه حاكم اسلامى و ولى امور مسلمانان چه براساس تعيين شخص-آن چنان كه طبق عقيدۀ ما در مورد اميرالمؤمنين(ع) و ائمه عليهمالسلام تحقق پيدا كرد-و چه براساس معيارها و ضوابط،انتخاب شد،وقتى اين اختيار به او داده مىشود كه امور مردم را اداره بكند،باز اين ولايت،ولايت خدا است.اين حق،حق خدا است.اين قدرت و سلطان الهى است كه بر مردم اعمال مىشود.آن انسان-هر كه و هر چه باشد-منهاى ولايت الهى و قدرت پروردگار،هيچگونه حقى نسبت به انسانها و مردم ديگر ندارد.
و اما آن كسى كه اين ولايت را از طرف خداوند عهدهدار مىشود،بايد نمونۀ ضعيف و پرتو و سايهيى از آن ولايت الهى را تحقق ببخشد و نشان بدهد،يا بگوييم در او باشد.[از اين رو]آن شخص يا آن دستگاهى كه ادارۀ امور مردم را به عهده مىگيرد بايد مظهر قدرت و عدالت و