responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پژوهشى پيرامون شهداى كربلا نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 82

اسلحه‌شناسى مهارت داشت مسؤوليت خريد و تهيّه سلاح را به عهده گرفت. همو بود كه به دستور مسلم، پول‌هايى را كه عبيداللَّه بن زياد براى دستگيرى وى و يارانش به جاسوس خود مِعقل داده بود تحويل گرفت. «1» وقتى خبر دستگير شدن هانى بين مردم كوفه منتشر شد حضرت مسلم براى حمله به دارالاماره كه ابن‌زياد در آنجا بود مهيّا شد و به مردم كوفه اعلان بسيج عمومى داد؛ كه از هر سوى به جانب آن حضرت روان شدند.
مسلم به نيروهايش آرايش جنگى داد، و فرماندهى دو قبيله تميم و همدان را به ابوثمامه سپرد. «2» در اين تحركِ اضطرارى، ابوثمامه بسيار پايدارى كرد. امّا با فرارى شدن افراد تحت فرمانش به قبيله خود رفت و مدّتى در بين ايشان پنهان مى‌زيست. «3» با آن‌كه ابن‌زياد به شدّت وى را تعقيب مى‌كرد موفّق به دستگيرى او نشد.
ابوثمامه پس از شنيدن خبر آمدن حسين بن على عليه السلام از مكّه به عراق؛ همراه نافع بن هلال به آن حضرت پيوست. «4»
پژوهشى پيرامون شهداى كربلا 93 اسحاق بن مالك اشتر

هنگامى كه عمر بن سعد با سپاه انبوه كوفه در سرزمين كربلا مستقر شد، نگاه ابوثمامه به كثير بن عبداللَّه شعبىِ خونخوار و جسور افتاد [كه به طرف امام عليه السلام مى‌آمد] به امام حسين عليه السلام گفت: اى اباعبداللَّه! خداوند كارت را اصلاح كند، هم‌اكنون بى‌باك‌ترين و خطرناك‌ترين دشمن شما در روى زمين به اين‌جا آمده است. ابوثمامه آن‌گاه روياروى كثير بن عبداللَّه ايستاد و گفت: شمشيرت را بگذار. شعبى پاسخ داد: نه. به خدا سوگند اسلحه‌ام را از خود دور نمى‌سازم. من پيك هستم. اگر سخن مرا بشنويد پيغامى كه آورده‌ام به شما باز گويم و اگر نپذيريد بازگردم. ابوثمامه گفت: پس من قبضه شمشير تو را نگه مى‌دارم آن‌گاه سخنت را بگو. گفت: نه، به خدا دست تو به آن نخواهد رسيد.
ابوثمامه گفت: پس پيغامت را به من بگو تا آن را به اطلاع امام حسين عليه السلام برسانم و پاسخش را برايت بياورم، وگرنه نمى‌گذارم به آن بزرگوار نزديك شوى. زيرا تو مرد


نام کتاب : پژوهشى پيرامون شهداى كربلا نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 82
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست