نام کتاب : پژوهشى پيرامون شهداى كربلا نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 51
بسته بودند، وى نيز قامت برافراشت و قدم در راهى نهاد كه نسل آينده نپرسد، چرا حسين عليه السلام به تقاضاى مردم كوفه پاسخ نداد و سوى آنان نرفت؟ بدون شك اگر امام عليه السلام در مدينه و يا مكّه مىماند و كشته مىشد، كوفيان و همين طور ديگر آحاد جامعه اين پرسش را در برابر ايشان قرار مىدادند كه چرا به خواست آن همه ياور پاسخ مثبت نداد؟ آوردگاه عشق و ايثار پس از گفتوگوهاى امام حسين عليه السلام با حرّ و فرمانى كه وى مبنى بر فرود آوردن آن حضرت در نقطهاى بدون آب و آبادى از ابن زياد دريافت كرد، سپاه كوچك امام عليه السلام در كربلا اردو زد. «1» از آن سوى عبيداللَّه زياد، عمر سعد را كه با يك سپاه چهار هزار نفرى عازم دستبى «2» براى جنگ ترك و ديلم بود، مأمور جنگ با حسين عليه السلام كرد، و او در نخيله «3»- نزديك كوفه- اردو زد. گروههاى كمكى گروه گروه به او مىپيوستند. برخى گزارشها حكايت از نارضايى نيروهاى اعزامى دارد، به طورى كه گفته شده است از هر هزار نفر بيش از سيصد يا چهارصد نفر به مقصد نمىرسيدند. «4» پس از اعزام عمر سعد به كربلا نيز، عبيداللَّه افراد را در گروههاى بيست تا صد نفره از نخيله اعزام مىكرد. «5» اين در حالى بود كه تنها اقدام امام عليه السلام براى جلب نيروى كمكى ناموفق ماند. حبيب بن مظاهر از حضرت اجازه خواست كه برود و از يكى از طوايف بنىاسد، ساكن در نزديكى كربلا، براى يارى آن حضرت دعوت كند. مردان قبيله نيز پذيرفتند و عازم پيوستن به اردوگاه حسينى گشتند. ولى سپاه عمر سعد راه را بر آنان بستند. تنها واكنش
نام کتاب : پژوهشى پيرامون شهداى كربلا نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 51