responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 6420

 

نِفَّری، محمد بن عبدالجبار ، بن حسن، ملقب به مصری و اسکندری، کنیه اش ابوعبدالله، صوفی قرن چهارم . وی در شهر نِفَّر(نيپور سابق)، بين کوفه و بصره، به دنيا آمد (ياقوت حموی، ج4،ص798؛ زرکلی، ج6، ص184).

از زندگی وی اطلاع چندانی در دست نیست و در نخستین تذکره¬ها ذکری از وی به میان نیامده است (بروکلمان، ذیل، ج1، ص358؛ نفّری، 2007، مقدمۀ غانمی، ص14). علت این امر را پیروی نکردن وی از طریقتی خاص یا شیخی مشهور (نیش، ص102) یا تعمد در ناشناس ماندن و ابراز نکردن صریح آرای خویش، به سبب هراس از فضای حاکم بر جامعه پس از ماجرای حلاج، دانسته¬اند (نفّری، 2007، مقدمۀ غانمی،‌ ص15). نخستین بار ابن¬عربی در فتوحات مکیه و مواقع النجوم به او اشاره کرده است (شعرانی، ج 1، ص359؛ نفّری، 1978، مقدمۀ آربری، ص8) و صوفیان اندلس نیز در سلسله انساب خود از وی به همراه شبلی و حلاج نام برده¬اند (غنیمی تفتازانی، ص169، 459؛ نفّری، 2007، مقدمۀ غانمی، ص11).

به گفتۀ عفیف¬الدین تلمسانی (ص259) ، وی زندگی خود را در سیاحت و گمنامی سپری کرد و سرانجام در یکی از روستاهای مصر درگذشت؛ اما غانمی (نفّری، 2007، مقدمۀغانمی، ص 8 ـ 9) این نظررا رد کرده و گفته تمام سفرهای نفّری در عراق بوده و محل وفات وی نیز "نیل مصر" در عراق است. وی علت اشتهار نفّری را در مصرو مغرب و اندلس ، نتیجۀ اهتمام شاگردان ابن-عربی و تلمسانی دانسته است (همان، ص10ـ11).

تاریخ وفات نفّری را ، به اختلاف، 344 (احمد امین، ج 4، ص 176)، 354 (بغدادی، همانجا؛ حاجی خلیفه، ج 2، ستون 1891؛ کحاله، همانجا) و 366 (سزگین، ج1، ص662؛ نیش، همانجا) ذکر کرده¬اند.

نفّری آثاری به نظم و نثر از خود بر جای گذاشته، که مهم¬ترین آنها مجموعه المواقف و المخاطبات است که افزون بر چند نسخۀ خطی موجود (رجوع کنید به کحاله، همانجا؛ نفّری، 1978، مقدمۀ آربری، ص 24ـ25؛ سزگین، همانجا)، نسخه¬ای از آن با شرح و ترجمۀ آربری، در1313ش/1934 در قاهره به چاپ رسیده است. پل نویا تعدادی از رسالات و اشعار وی را در اثری با عنوان نصوص صوفیه غیر منشوره لشقیق بلخی، ابن عطاء الآدمی و النفّری، در1351ش/ 1973 در بیروت منتشر کرده است. جمال مرزوقی و سعید غانمی نیز مجموعه¬ای از آثار وی را، به ترتیب، با عناوین النصوص الکامله للنفّری و الاعمال الصوفیه در مصر و عراق چاپ کرده¬اند (رجوع کنید به منابع).

برخی محققان ،مولف اصلی المواقف و المخاطبات را محمدبن عبدالله نفّری (متوفی 354) دانسته و بر این نظر بوده¬اند که محمد بن عبدالجبار، مصاحب یا نوۀ وی بوده و آرا و احوال عرفانی او را نوشته است (تلمسانی، همانجا؛
بروکلمان، ج1، ص217؛
سزگین، ج1، ص661ـ662).

اسلوب نفّری در نگارش آثارش کاملاً رمزی، غامض و مشتمل بر صور خيال است و درک آن بسیار دشوار است (نیکلسون، ص71 ؛
مرزوقی، ص10، 19؛
نیزرجوع کنید به ُمارگلیوث، ص188).

مواقف مشتمل بر 77 «موقف» کوتاه و بلند است که جنبه¬های متعددی از تعالیم صوفیه را در بر دارد و به گفتۀ نفّری الهام و املای مستقیم خداست(مارگلیوث،ص188؛
نیکلسون،ص71؛
.اسلام،ذیل «النفّری» ). مخاطبات نيز مضامین مشابهی دارد و شامل 56 خطاب است ( د.اسلام، ذيل مادّه).

مهم¬ترين ويژگی عرفان نفّری، طرح اصطلاح «وقفه» يا «موقف» است و مفهوم آن اشاره به موضعی است که واقف در معرض شهود خدا و شنیدن خطاب الهی است (نویا،‌ 1970، ص358ـ359؛
نیزرجوع کنید به د. اسلام، ذیل مدخل). به گفتۀ مرزوقی (ص11، 18)، تصوف نفّری مبتنی بر فنای افعال و ارادۀ سالک و بقای به افعال خدای تعالی، و عدم شهود غير خدا و نهایتاً شهود احدیت است. پس او تأکید دارد که حال فنا نباید موجب ترک (فنا) اعمال شرعی شود؛
ازاین-رو، صوفی باید پس از فنا به حال بقا برگردد و حق عبودیت را به جا آورد و به اوامر شرعی عمل نماید. اصطلاحی که نفّری برای فنا و فانی به کار می¬برد، وقوف و واقف است (نيکلسون،ص155ـ156).

از نظر نفّری، وقفه بالاتر از معرفت و معرفت نیز بالاتر از علم است (بالديک،ص53ـ54؛
د.اسلام، ذيل مدخل؛
رجوع کنید به نفّری، 1978، ص12ـ13). واقف از هرچيز و هرکس به خدا نزديک¬تر است و از بشریت و اوامر و نواهی فراتر رفته است (د.اسلام، ذيل مدخل ؛
رجوع کنید به نفّری، همان، ص15). در چنين مقامی واقف به مجرای اراده و فيض¬ الهی بدل گشته و حتی قدرت خلق و ايجاد می¬يابد (نويا، 1970، ص386؛
رجوع کنید به نفّری، همان، ص9).

به رغم اصالت تعاليم نفّری، عناصری مشابه با تعاليم جنيد و به¬ويژه حلاج ( نويا، همان، ص386ـ387؛
عمر فروخ، ص473؛
بالديک، ص54) و حتی در برخی مواقف ،نشانه هایی از عقيده به حلول و اتحاد دیده می شود (رجوع کنید به نفّری، همان، ص9، 73؛
سلز، ص283). اما برخی ديگر عقيده دارند که وی معتقد به وحدت شهود بوده است نه وحدت وجود یا اتحاد (مرزوقی،ص18؛
نیز رجوع کنید به ابراهيم ياسين، ص38). خود وی نیز در جایی عقيده به حلول و اتحاد را رد کرده است (رجوع کنید به نفری، همان، ص81؛
نويا، 1973، ص261).

بنابه نظر مرزوقی (ص13)، نفّری انسان را فاقد اراده و تمام افعال او را، از طاعت و معصيت، مخلوق خدا می¬دانست. وی می¬کوشيد کلامش با شريعت متعارض نباشد، اما عباراتی دارد که مغاير کتاب و سنّت است (رجوع کنبد به نفری، 1978، ص13، 22ـ23، 47؛
مرزوقی، ص38).

نفّری یکی از بزرگان صاحب سبک در تاریخ زبان عربی است واز اسلوب و الفاظ خاص او، افراد دیگری از جمله ابن¬قضیب البان (متوفی 1040)،مولف المواقف الالهیه، استفاده کرده اند (مرزوقی، همان، ص44ـ45).

ابن¬سبعین نیز در الرساله الفقیریه، هنگام نقد مذاهب فلسفی صوفیه، به نفّری و مواقف او اشاره کرده است (غنیمی تفتازانی، ص267). عفیف¬الدین تلمسانی نیز بر مواقف نفّری شرح نوشته است (حاجی¬خلیفه، همانجا) .

منابع

ابراهیم ابراهیم یاسین، المدخل الی التصوف الفلسفی، [کویت(،2006؛
احمد امین، ظهر الاسلام، بیروت، )1373/1953(؛
اسماعیل بغدادی، هدیه العارفین،ج2، ذیل حاجی خلیفه،ج6،)بی جا(،1402/1982؛
عفیف الدین التلمسانی، شرح مواقف النفری،چاپ جمال المرزوقی، )قاهره(،2000؛
حاجی خلیفه؛
محمد بن احمد ذهبی، المشتبه،چاپ علی محمد البجاوی،1962؛
زرکلی؛
عبدالوهاب شعرانی، الطبقات الکبری، چاپ احمد عبدالرحیم السایح، قاهره،1426/2005؛
عمر رضا کحاله، معجم المؤلفین،بیروت،)بی تا(؛
ابوالوفا الغنیمی التفتازانی، ابن سبعین و فلسفته الصوفیه، بیروت،1973؛
عمر فروخ، تاریخ الفکر العربی الی ایام ابن خلدون، بیروت،1983؛
جمال المرزوقی، النصوص الکامله للنفری،)قاهره]،2005؛
محمد بن عبد الجبار النفری، الاعمال الصوفیه، ترجمه و چاپ سعید الغانمی، بغداد،2007؛
همو،المواقف و المخاطبات ،چاپ ارثر یوحنا آربری، قاهره، 1352/1934؛
بولس نویا، نصوص صوفیه غیر منشوره لشقیق البلخی، ابن عطاء الآدمی ، النفّری، بیروت،1973؛
یاقوت حموی؛


Julian Baldick, Mystical Islam, London and New York, 1992;


Carl Brockelmann, Geschichte der Arabischen Litteratur, Leiden, 1943;


Ibid, Geschichte der Arabischen Litteratur,suppl., Leiden,1937;


EI2, s.v.”Al-Niffari”, by A.J.Arberry;


Alexander Knysh, Islamic mysticism, Leiden, Boston, Koln, 2000;


D.S. Margoliouth, The early development of Mohammadanism,[?],1979;


Reynold Nicholson, The mystics of Islam, London and Boston, 1975;


Paul Nwyia, Exégèse Quranique et langage mystique, Beyrouth, 1970;


Michael A. Sells, Early Islamic mysticism, Lahore, 2004;


Fuat Sezgin, Geschichte der Arabischen Schrifttums, Leiden, 1967.

/ سپیده نصرتی /

تاریخ انتشار اینترنتی: 25/02/1389







نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 6420
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست