حسین خان سردار ، از امراى دوره فتحعلیشاه قاجار. وى فرزند محمدخان قاجار، از طایفه قَوانلو بود. تاریخ تولد او در منابع ذكر نشده، ولى با توجه به زمان مرگش در نود سالگى در 1245، حدود 1155 بهدنیا آمده است (رجوع کنید به سپهر، ج1، ص430؛ بامداد، ج 1، ص 401). در برخى منابع، از وى با عنوان حسینخان قاجار قزوینى یاد شده است (رجوع کنید به خاورى شیرازى، ج 1، ص 57؛ سپهر، ج 1، ص 102؛ فسائى، ج 1، ص 684).
حسینخان پیش از به حكومت رسیدن فتحعلیشاه قاجار (حك : 1212ـ1250)، در منصب یوزباشى در خدمت وى بود. در 1212، پس از قتل آقامحمدخان قاجار، فتحعلى شاه به همراه حسینخان و ششصد تن از خانها و غلامان، براى به دست گرفتن حكومت، به سوى تهران حركت كرد. در همان سال فتحعلیشاه، حسینخان را كه در این زمان قوللر آقاسى (رئیس غلامان شاهى) بود، مأمور سركوبى برخى شورشها كرد (رجوع کنید به ساروى، ص 301؛ خاورى شیرازى، ج 1، ص 57؛ بامداد، ج 1، ص 402).
حسینخان در 1215 به فرمان فتحعلیشاه در چندین عملیات جنگى در خراسان، از جمله محاصره شهرهاى سبزوار و نیشابور، شركت كرد. در همان سال، حسینخان به عباس میرزا ــكه فتحعلیشاه او را مأمور لشكركشى و انتظام امور آذربایجان كرده بودــ پیوست. در 1217، فتحعلیشاه، حسینخان را به حكومت نیشابور و سردارى ولایات خراسان منصوب كرد (خاورى شیرازى، ج 1، ص 145، 165). در 1218، حسینخان به فرمان شاه، قلعه مشهد را گرفت و نادر میرزا، پسر شاهرخشاه افشار، را دستگیر كرد. در همان سال، طبق مأموریتى از سوى شاهزاده محمدولى میرزا، حاكم خراسان، با ایل تَكَه جنگید و آنان را شكست داد (مفتون دنبلى، ص 93ـ94؛ فسائى، ج 1، ص 685).
در 1221، حسینخان از خراسان احضار شد و فتحعلیشاه وى را سپهسالار و سپس بیگلربیگى ایروان كرد و از آن پس، حسینخان به سردار ایروانى معروف شد. شاه به وى مأموریت داد كه براى جنگ با روسیه، به عباس میرزا بپیوندد (خاورى شیرازى، ج 1، ص 244، 259؛ سپهر، ج 1، ص 145، 147). در همان سال، مردم دربند به همراه مصطفیخان شیروانى، از امراى قاجار، با روسیه متحد شدند و به فرمان عباسمیرزا، حسینخان سردار با گروهى، مصطفیخان شیروانى را دستگیر كرد (سپهر، ج 1، ص 149ـ150). فتحعلیشاه در 1222، حسنخان سارى اصلان، برادر حسینخان، را با گروهى از لشكریان به كمك حسینخان سردار فرستاد (خاورى شیرازى، ج 1، ص 263). در 1223، گودوویچ، سردار سپاه روس، وارد ایروان شد و حسینخان با لشكریان ایروان به مقابله وى شتافت، اما شكست خورد (سپهر، ج 1، ص 171).
در 1224 و 1225 نیز حسینخان در جنگ با سپاهیان روس شركت كرد كه به شكست روسها انجامید (مفتون دنبلى، ص 239ـ241). در حمله روسها به ایروان در 1229، حسینخان سردار با همراهى اهالى ایروان و عدهاى از علما روسها را شكست داد (اعتضادالسلطنه، ص 354).
در حمله عباسمیرزا به عثمانى و تصرف شهر بایزید، حسینخان سردار نیز همراه وى بود. عباس میرزا او را به مسجدجامع شهر بایزید فرستاد تا به نام فتحعلیشاه خطبه خوانده شود. سپس وى را به جنگ سلیم پاشا، فرمانده عثمانى، فرستاد كه این نبرد به نفع سپاهیان قاجار پایان پذیرفت. در 1237 نیز، حسینخان سردار، بههمراه عباسمیرزا، در نبرد تُوپْراق قلعه با عثمانى شركت كرد كه در آن سپاهیان عثمانى شكست خوردند (مفتون دنبلى، ص 347ـ348، 350، 360، 364؛ سپهر، ج 1، ص 325، 327ـ328، 335).
حسینخان سردار در شكل گرفتن دوره دوم جنگهاى ایران و روس نیز مؤثر بود. وى براى گریختن از محاسبات دیوانى، اختلاف میان ایران و روس را زمینهسازى كرد (رجوع کنید به جهانگیر میرزا، ص 5ـ6). او در 1241، به دستور عباسمیرزا با سپاهیان روس جنگید، اما در 1242، كه پاسكویچ* به ایروان حمله كرد، وى در قلعه ایروان ماند و برادرش، حسنخان، با سپاه بزرگى در خارج از قلعه به مقابله با سپاه روس پرداخت (خاورى شیرازى، ج 1، ص 619، ج 2، ص 644ـ645؛ سپهر، ج 1، ص 378ـ 379؛ نیز رجوع کنید به جنگهاى ایران و روس*).
حسینخان تا 1243 سردار ایروان بود. در این سال، به علت انصراف شجاعالسلطنه از حكومت خراسان، میان پسران وى اختلاف افتاد. فتحعلیشاه، حسینخان را سردار خراسان كرد و او و برادرش، حسنخان را مأمور انتظام امور خراسان نمود. او تا 1245 سردار خراسان بود و در این سال، به حكومت چهارمحال و بختیارى منصوب شد و در همان سال درگذشت (خاورى شیرازى، ج 2، ص 695، 783؛ سپهر، ج 1، ص 415ـ 416، 430، 452).
حسینخان سردار از فرماندهان قدرتمند ناحیه مرزى ایروان به شمار میآمد. در دوره حكومت وى، جمعیتِ یكجانشین و چادرنشینِ منطقه در كنار یكدیگر، بدون دشمنى و درگیرى، زندگى میكردند (فریزر، ص 227؛ بورنوتیان، ص 172).
براساس بخش سیاسى عهدنامه تركمانچاى، مادّه دوازدهم، افرادى كه در دو طرف رود ارس املاكى داشتند، سه سال مهلت یافتند تا آزادانه به فروش و معاوضه املاك خود اقدام كنند، ولى دولت روسیه، حسینخان سردار و برادرش حسنخان را، بهسبب مقابله با سپاهیان روس، از امتیاز این قانون مستثنا كرد (معاهدات و قراردادهاى تاریخى در دوره قاجاریه، ص 138).
مسجد و مدرسه سردار و آبانبار سردار بزرگ در قزوین از بناهاى برجاى مانده از حسینخان سردار و برادرش حسنخان است (بناهاى تاریخى قزوین، ص 30، 44).
منابع : (1) علیقلیبن فتحعلى اعتضادالسلطنه، اكسیرالتواریخ: تاریخ قاجاریه از آغاز تا سال 1259ق، چاپ جمشید كیانفر، تهران 1370ش؛ (2) مهدى بامداد، شرححال رجال ایران در قرن 12 و 13 و 14 هجرى، تهران 1357ش؛ (3) بناهاى تاریخى قزوین، (قزوین): اداره ارشاد اسلامى قزوین، 1362ش؛ (4) جهانگیر میرزا، تاریخ نو: شامل حوادث دوره قاجاریه از سال 1240 تا 1267قمرى، چاپ عباس اقبال آشتیانى، تهران 1327ش؛ (5) فضلاللّهبن عبدالنبى خاورى شیرازى، تاریخ ذوالقرنین، چاپ ناصر افشارفر، تهران 1380ش؛ (6) محمد فتحاللّهبن محمدتقى ساروى، تاریخ محمدى (احسنالتواریخ)، چاپ غلامرضا طباطبائیمجد، تهران 1371ش؛ (7) محمدتقیبن محمدعلى سپهر، ناسخ التواریخ: تاریخ قاجاریه، چاپ جمشید كیانفر، تهران 1377ش؛ (8) حسنبن حسن فسائى ، فارسنامه ناصرى، چاپ منصور رستگار فسائى، تهران 1367ش؛ (9) معاهدات و قراردادهاى تاریخى در دوره قاجاریه، چاپ غلامرضا طباطبائیمجد، تهران: بنیاد موقوفات دكتر محمود افشار، تهران 1373ش؛ (10) عبدالرزاقبن نجفقلى مفتون دنبلى، مآثر سلطانیه: تاریخ جنگهاى ایران و روس، تبریز 1206ش، چاپ افست تهران 1351ش؛
(11) George Bournoutian, "Husayn Quli Khan Qazvini, sardar of Erevan: a portrait of a Qajar administrator", Iranian studies, IX, No. 2-3 (spring-summer 1976); (12) Jams B. Fraser, Narrative of journey into Khorasan in the years 1821 and 1822, Oxford 1984.