responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 6225

 

حسین رَحمى گورپینار ، داستان‌نویس ترك در اواخر عهد عثمانى. وى در ربیع‌الاول 1281 در محله‌اى قدیمى در استانبول، در خانواده پاشایى كه زمانى آجودان سلطان عبدالعزیز بود، به دنیا آمد (د. اسلام، چاپ دوم، ذیل «حسین رحمى»؛ د.ا.د.ترك، ذیل «گورپینار، حسین رحمى»). در خردسالى مادرش را از دست داد. تحصیلات ابتدایى را در جزیره كرت ــ كه پدرش مأمور سركوبى یك قیام ضدعثمانى در آنجا بودــ آغاز كرد، اما به سبب انتقال پدرش به ارزروم، به استانبول برگشت و تا جوانى نزد مادربزرگ مادرى و خاله‌اش ماند (>دایرةالمعارف ادیبان دنیاى ترك<، ذیل «گورپینار، حسین رحمى»). در استانبول ابتدا به مكتب محله و سپس به رشدیه محمودیه (از مدارس متوسطه جدید) رفت و پس از اتمام دوره رشدیه، در مدرسه «مَخرجِ اَقلام» (مدرسه آموزش زبانهاى بیگانه) ادامه تحصیل داد. در این مدرسه با زبانهاى فرانسه و فارسى و عربى آشنا شد و هم زمان زبان فرانسه را نزد معلم خصوصى نیز فراگرفت و براى تحصیلات عالى به «مكتب مُلكیه شاهانه» (مدرسه عالى علوم سیاسى) رفت، اما به علت بیمارى، در سال دوم تحصیل، یعنى در 1297، ناگزیر آنجا را ترك كرد (بانارلى، ج 2، ص1060؛ قورداقول/ كورداكول، ص 186). پس از آن در ادارات گوناگون عدلیه و نیز در بخش ترجمه وزارت نافعه خدمت كرد.

با آغاز انقلاب مشروطیت دوم و «اعلان حرّیت» در 1326، از كارمندى دولت كناره گرفت و تمام اوقات خود را وقف ادبیات كرد و بر آن شد كه زندگى خویش را از راه نوشتن تأمین كند. بدین ترتیب، او بیش از سی‌سال باقى عمر خود را به نوشتن سپرى كرد، جز در 1331 كه به مصر سفر كرد و در فاصله سالهاى 1312ش تا 1322ش/ 1933ـ1943 كه نماینده مردم كوتاهیه در دوره‌هاى پنجم و ششم مجلس كبیر ملت تركیه بود (قاباقلى، ج 3، ص280؛ د.ا.د.ترك، همانجا).

حسین رحمى توانست از دو منبع، مواد و مایه‌هایى براى آفریدن آثار خود كسب كند. یكى از آن دو منبع، زندگى كودكى و نوجوانى او بود كه در میان زنان خویشاوند و آشنایان خانواده گذشت و ذهن و ضمیر او را با انبوه قصه‌ها، خاطرات، آداب و رسوم و حوادث آن محله و خانواده قدیمى انباشت. جالب توجه است كه دوازده رمان او با گفتگوى زنان محله آغاز شده است (رئیس‌نیا، ج 3، ص 293). منبع دوم، مطالعه آثار نویسندگان بزرگ غربى و نیز كتابهایى بود كه شوق داستان‌نویسى را در وجودش تقویت می‌كرد. وى از كُنت دو مونت كریستو اثر الكساندر دوماى پدر، لرد ـ هوباثر ژول لرمینا و خصوصاً رمانهاى احمد مدحت‌افندى* تأثیر بسیارى پذیرفت. رحمى حدوداً بیست ساله بود كه توفیق‌پاشا ویدینلى، نظامى و دولتمرد و استاد ریاضیات كه همسایه‌شان بود، كتابهاى بسیارى به زبان فرانسه، از جمله مجموعه آثار 92 جلدى ولتر، را به وى اهدا كرد. نخستین اثر وى قصه یا نمایشنامه‌اى بود به نام گلبهار خانم، كه گویا در دوازده سالگى آن را نوشته بود، لیكن دستنوشته آن همراه با شمارى از كتابهایش در آتش‌سوزى آق‌سراى سوخت. نخستین اثرى كه از وى منتشر شد، شعر منثورى بود كه در صفر 1302 در جریده حوادث به چاپ رسید و سه سال بعد نیز نخستین داستان كوتاهش در همین روزنامه به چاپ رسید (د. اسلام؛ د.ا.د. ترك، همانجاها).

در جمادی‌الآخره 1305، احمد مدحت‌افندى، كه مدیر روزنامه ترجمان حقیقت بود، نخستین داستان بلندِ حسین رحمى را به شكل پاورقى در روزنامه خود منتشر كرد و در معرفى نویسنده، وى را «فرزند معنوى» خود نامید. انتشار این رمان باعث شهرتِ حسین رحمى شد. این اثر در 1306 با نام شیق (شیك) در استانبول به صورت كتاب منتشر شد و در 1338 در همانجا تجدید چاپ گردید (كرمان، ص 67ـ69). این اثر در زمان رواج پدیده فرنگی‌مآبى در دوره تنظیمات*، و به تقلید از رمان فلاطون بیك و راقم‌افندى احمد مدحت، نوشته شده است (رجوع کنید به رئیس‌نیا، ج 3، ص 71). قهرمان آن، شاطرزاده شهرت‌بیك، همانندیهاى بسیارى با فلاطون‌بیك دارد (رجوع کنید به كرمان، ص 67ـ 84). نقد پدیده فرنگی‌مآبى و نمایندگان آن محور اصلى چند رمان دیگر حسین رحمى شد (رجوع کنید به موتلوآى، 1988، ص 229، همو، 1973، ص 128).

نویسندگان دیگرى نیز در همان دوره، از جهات گوناگونى، به این عارضه اجتماعى ـ تاریخى پرداختند (تانپینار، ص 293).

احمد مدحت‌افندى كه به استعداد حسین رحمى پى برده بود، او را براى كار در ترجمان حقیقت استخدام كرد. حسین رحمى براى روزنامه مقالات اجتماعى و ادبى و داستانهاى كوتاه و بلند می‌نوشت یا از نویسندگان فرانسوى ترجمه می‌كرد (د.اسلام؛ >دایرةالمعارف ادیبان دنیاى ترك <؛ د.ا.د.ترك، همانجاها). گزیده نوشته‌هاى او در ترجمان حقیقت، در كتابى سه جلدى به نام منتخبات ترجمان حقیقت منتشر شده است (د.ا.ترك، ذیل «حسین رحمى»). از 1312 به بعد، وى به همكارى با روزنامه‌هاى اقدام و صباح پرداخت (د.ا.د.ترك، همانجا) و شش رُمانش پیاپى در اقدام به صورت پاورقى به چاپ رسید (قدرت، ج 1، ص 295)، از جمله رمانهاى عفت، مطلّقه، و مربیه (رجوع کنید به د. ترك، ذیل «گورپینار، حسین رحمى»؛ موتلوآى، 1988، همانجا؛ بانارلى، ج 2، ص 1061). مربیه نخستین اثر بزرگ او بود كه مورد تأیید منتقدان قرار گرفت (د.اسلام، همانجا) و به قول خالد ضیاء عشاقلی‌گیل (شهرت سابق او: عشاقی‌زاده رجوع کنید به بانارلى، ج 2، ص1050ـ1055) او را به اوج شهرت رساند (رجوع کنید به د.ترك، همانجا). در این رمان، از استخدام معلمان زن اجنبى براى تربیت فرزندان اشراف و ثروتمندان فرنگی‌مآب و عوارض زیان‌بار آن انتقاد شده است (رجوع کنید به كرمان، ص 85 به بعد؛ قدرت، ج 1، ص 304ـ310؛ رئیس‌نیا، ج 3، ص 295).

حسین رحمى در طول حیات فرهنگی‌اش حدود شصت اثر انتشار داد و با نوشتن حدود چهل رمان، رمان‌نویسى پركار شناخته شد (بانارلى، ج 2، ص 1062؛ رئیس‌نیا، ج 3، ص 293ـ294). كلیات آثار او، مشتمل بر رمانها و داستانهاى كوتاه و نمایشنامه‌ها ــكه زبانشان را هم ساده‌تر كرده‌اندــ در 54 جلد در 1343ـ1352ش/1964ـ1973 منتشر شده است >دایرةالمعارف زبان و ادبیات تركى<، ذیل «گورپینار، حسین رحمى»). جودت قدرت نام چهل رمان، داستان بلند میخانه دَه خانُملار (بانوان در میخانه) و هشت مجموعه داستان كوتاه او را، به ترتیب سالهاى انتشارشان، تدوین كرده است (رجوع کنید به ص 296ـ297). هشت كتاب اخیر مشتمل‌اند بر حدود هفتاد داستان كوتاه (د. اسلام، همانجا؛ درباره مشخصات رمانها، مجموعه‌هاى داستان كوتاه، نمایشنامه‌ها، نقدها، و نوشته‌هاى او درباره هنر و ادبیات رجوع کنید به >دایرةالمعارف ادیبان دنیاى ترك <؛ د.ا.ترك؛ >دایرةالمعارف زبان و ادبیات تركى <، همانجاها؛ ایشیق، ذیل «گورپینار، حسین رحمى»؛ براى اطلاعاتى درباره مضمون بعضى از آثار مهم او رجوع کنید به قدرت، ج 1، ص 305ـ335؛ قاباقلى، ج 3، ص 282ـ283؛ رئیس‌نیا، ج 3، ص 294ـ296).

این نكته نیز جالب توجه است كه وى فقط از 1300ش تا 1303ش/ 1921ـ 1924، یعنى در سالهاى گذار از مشروطیت به جمهوریت در تركیه، هفت رمان نوشته است (د. ترك، همانجا). گرچه بعضى از رمانهاى رحمى داراى جنبه نمایشى قوى هستند، وى علاقه چندانى به نمایشنامه‌نویسى نشان نداده است (د.ا.د.ترك، همانجا). ضعف عمده برخى نمایشنامه‌هاى وى این است كه براى اجرا نوشته نشده‌اند (د. ترك، همانجا). احمد قاباقلى (ج 3، ص 281) عدم موفقیت وى را در زمینه ادبیات نمایشى معلول ضعف عمومى نمایشنامه‌نویسى ترك و آشنا نبودن حسین رحمى با شگردهاى نمایشنامه‌نویسى دانسته است. تنها یكى از نمایشنامه‌هاى وى مناسبِ اجرا نوشته شده، كه آن هم در استانبول و ازمیر به اجرا درآمده است.

حسین رحمى مقاله و نقد و شعر نیز می‌نوشته است. جادى چارپیور (جادو برخورد می‌كند) و شقاوت ادبیه، پاسخ او به نقدهایى است كه درباره بعضى آثارش، به ویژه رمان جادى (جادو؛ 1330)، نوشته شده است. وى در این دو كتاب، دیدگاههاى خود را درباره رمان و داستان كوتاه نیز مطرح كرده است (قاباقلى، ج 3، ص 281؛ بانارلى، ج 2، ص 1062).

با اینكه حسین رحمى دو مجموعه شعر به چاپ رسانده، توفیقى در این زمینه به دست نیاورده است. وى اشعار برخى از شاعران فرانسوى را به شعر تركى برگردانده است (رجوع کنید به د.ا.د.ترك، همانجا).

حسین رحمى در تاریخ ادبیات پیش از جمهوریت تركیه جایگاه ویژه‌اى دارد (د. اسلام، همانجا). او كه پیش از پیدایى جریان «ثروت فنون»* به نویسندگى روى آورده بود، شهرتش به عنوان نویسنده با قوّت‌گیرى آن جریان، كه از اصل هنر براى هنر پیروى می‌كرد، هم‌زمان بود. وى به هیچ یك از جریانهاى ادبى روزگار نپیوست و راه خود را ــكه تحت تأثیر احمد مدحت‌افندى آغاز كرده بودــ با استقلال طى كرد (همانجا؛ رئیس‌نیا، ج 3، ص 296ـ297). وى با اینكه با مكتبهاى ادبى اروپا آشنایى كامل داشت، خود را به این مكاتب محدود نكرد و شیوه خاص خود را به وجود آورد كه، ضمن تأثیرپذیرى از مكتبهاى ادبى غربى، آمیزه‌اى بود از عامه‌گرایى احمد مدحت و بهره‌گیرى از شیوه داستان‌پردازى در ادبیات عامیانه (رجوع کنید به د. اسلام؛ >دایرةالمعارف ادیبان دنیاى ترك <، همانجاها؛ قدرت، ج 1، ص 300). با وجود پدیدار شدن سبكهاى جدید، او تا پایان عمر بر سبك خود پافشارى كرد. وى در 1323ش/ 1944 در استانبول درگذشت (موتلوآى، 1973، ص 129؛ قدرت، ج 1، ص 298؛ گوندوز، ص 397؛ >دایرةالمعارف ادیبان دنیاى ترك <، همانجا). وى عامه‌پسندترین نویسنده دوره پیش از جمهوریت به شمار می‌آمد (د. اسلام، همانجا) و با اینكه آثار بسیارى نیز در دوره جمهوریت منتشر كرد، اما این آثار مقبولیت و شهرت آثار قبلی‌اش را به دست نیاوردند (بانارلى، ج 2، ص 1062). با این همه، آثار او، به سبب قدرت مشاهده و توصیف و تصویرگرى بارز وى، آیینه تمام‌نماى تحولات جامعه تركیه از عصر تنظیمات تا دوران جمهوریت‌اند و حتى ارزش استنادى دارند و نوعى تاریخ اجتماعى، به‌ ویژه تاریخ اجتماعى استانبول در دهه‌هاى پیش از استقرار نظام جمهوریت، به شمار می‌آیند (رجوع کنید به رئیس‌نیا، ج 3، ص 297؛ قدرت، ج 1، ص 301ـ302؛ >دایرةالمعارف زبان و ادبیات تركى<، همانجا).

عبدالحق حامد ترخان*، ادیب و شاعر ترك (متوفى 1316ش/1937)، حسین رحمى را امیل زولاى تركها نامیده است (رجوع کنید به د. ترك، همانجا). با این همه، به رمانهاى او، از نظر ساختار و شگردهاى داستان‌پردازى، انتقادهایى شده كه از عمده‌ترین آنهاست: كثرت حوادث و شخصیتها و شفاف نبودن آنها؛ تحمیل اطلاعات دایرةالمعارفى و مباحث فلسفى نامتناسب با شخصیتها؛ و اطناب بی‌دلیل رمانها، كه احتمالا به سبب انتشار اولیه آنها به صورت پاورقى بوده است. در این‌باره گفته‌اند كه وى نقصها و نارساییهاى رمانهاى استادش، احمد مدحت‌افندى، را كم‌وبیش ادامه داده، با این فرق كه مثلا اگر احمد مدحت اطلاعات دایرةالمعارفى را خود مستقیمآ در رمانهایش مطرح می‌كرده، حسین رحمى آنها را در دهان قهرمانانش گذاشته است (رجوع کنید به قدرت، ج 1، ص 303ـ304؛ قاباقلى، ج 3، ص 284؛ رئیس‌نیا، ج 3، ص 298). وى هدف اصلى ادبیات را آگاهى دادن به توده خواننده و نقد خرافات و نابسامانیهاى جامعه و بیدارى مردم می‌دانست (رجوع کنید به كلاهلی‌اوغلو اسلام، ص 324؛ گوندوز، ص 396ـ397؛ قاباقلى، ج 3، ص 287ـ288؛ رئیس‌نیا، ج 3، ص 296). با توجه به همین تلقى از ادبیات بود كه وى را معلم آسیب‌شناسى اجتماعى دانسته‌اند (قاباقلى، ج 3، ص 285). او چون ادبیات را براى توده مردم می‌خواست، سعى در كاربرد زبانى ساده و قابل فهم براى مردم كم سواد داشت (رجوع کنید به قدرت؛ >دایرةالمعارف زبان و ادبیات تركى<، همانجاها). با این همه، پس از چند دهه، هنگام تجدید چاپ آثارش، براى ساده و عامه فهم كردن آنها، در زبانشان دخل و تصرف شد (رجوع کنید به موتلوآى، 1973، همانجا).


منابع :
(1) رحیم رئیس‌نیا، ایران و عثمانى در آستانه قرن بیستم، تبریز 1374ش؛


(2) Nihad Sami Banarli, Resimli Turk edebiyati tarihi, Istanbul 1971-1979;
(3) EI2, s.v. "Husayn Rahmi" (by Fahir Iz);
(4) Osman Gunduz, "Cumhuriyet donemi Turk romani", in Yeni Turk edebiyati: el kitabi (1839-2000), ed. Ramazan Korkmaz, Ankara: Grafiker Yayincilik, 2005;
(5) Ihsan Isik, Turkiye yazarlar ansiklopedisi, Ankara 2004;
(6) IA, s.v. "Huseyin Rahmi" (by Fevziye Abdullah);
(7) Ahmet Kabakli, Turk edebiyati, Istanbul 1965-1966;
(8) Zeynep Kerman, Yeni Turk edebiyati incelemeleri, Ankara 1998;
(9) Cevdet Kudret, Edebiyatimizda hikaye ve roman: Tanzimattan meírutiyete Kadar, vol.1, Istanbul 1977;
(10) Aysenur Kulahlioglu Islam, "Cumhuriyet donemi Turk hikayesi", in Yeni Turk edebiyati, ibid;
(11) Sukran Kurdakul, Sairler ve yazarlar Sozlugu, Istanbul 1973;
(12) Rauf Mutluay, Tanzimat ve Servetifunun edebiyati, Istanbul 1988;
(13) idem, 100 soruda Cagdas Turk edebiyati, Istanbul 1973;
(14) Ahmed Hamdi Tanpinar, 19 uncu asir Turk edebiyati tarihi, Istanbul 2003;
(15) TA, s.v. "Gurpinar, Huseyin Rahmi" (by Fevziye Abdullah Tansel);
(16) Turk dili ve edebiyati ansiklopedisi, Istanbul: Dergah yayinlari, 1976-1998, s.v. "Gurpinar, Huseyin Rahmi (by Sami N. Ozerdim);
(17) Turk dunyasi edebiyatcilari ansiklopedisi, Ankara: Ataturk Kultur Merkezi, 2002- , s.v. "Gurpinar, Husey in Rahmi" (by O. Gocgun);
(18) TDVIA, s.v. "Gurpinar, Huseyin Rahmi" (by Onder Gocgun).

/ رحیم رئیس‌نیا /



نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 6225
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست