responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 6180

 

حسنعلی بيگ ، از رجال و امراى اواخر دوره صفوى و نادرشاه افشار. وى در منابع، حسنعلی خان معيّرباشى (معيارباشى)، حسنعلى بيگ معيرباشى، حسنعلى بيگ معيرالممالك، حسنعلی خان معيرالممالك، و حسينعلی خان معيرالممالك ناميده شده است (رجوع کنید به مروى، ج 2، ص 447؛
استرآبادى، ص 52، 55؛
قدوسى، ص 78). از تاريخ تولد و آغاز زندگى وى اطلاعى در دست نيست. نخستين‌بار در زمان شاه طهماسب دوم صفوى (حك : 1135ـ1145) از او در منابع ياد شده است. در آن هنگام، شاه طهماسب در مازندران به سرمی بُرد و در پى گردآورى حاميان مسلح بود. از طرف ديگر، نادرقلى (بعدها نادرشاه) از 1138 تا 1139 در دره‌گز، قوچان و ابيورد با ملك محمود سيستانى، حاكم خراسان، درگير بود. شاه طهماسب، براى تسخير مشهد، به نادرقلى متوسل شد و حسنعلى بيگ را به خدمت او فرستاد. تدابير حسنعلى بيگ كارساز شد و توان و استعداد نظامى نادر را در خدمت شاه طهماسب قرارداد (استرآبادى، ص 52ـ53، 55، 57). از 1139 تا 1142، حسنعلی بيگ در ركاب شاه طهماسب بود و پس از به قدرت رسيدن مجدد او، در 1142 هنگامى كه نادر جشن نوروز را در فارس برگزار كرد، حسنعلی بيگ با هدايايى از جانب شاه طهماسب، به ديدار او رفت. نادر به حسنعلى بيگ يادآور شد كه طهماسب در ايام اقامت در خراسان، به رضاقلى، فرزند نادر، وعده داده بود كه يكى از شاهزادگان را به عقد وى درآورد و اينك بايد به وعده خود عمل كند. بدين‌ترتيب، يكى از دختران شاه سلطان‌حسين، به نام فاطمه بيگم، نامزد رضاقلى شد. سپس، حسنعلی بيگ در بروجرد به اردوى نادر پيوست و فرمان حكومت خراسان و مشرق ايران و همچنين مازندران و يزد و كرمان و سيستان را به نادر داد (رجوع کنید به همان، ص 116، 118).

از اين به بعد تا 1144، اطلاع مهمى از حسنعلی بيگ در دست نيست. ظاهراً او در دربار شاه طهماسب بود و در حمله نافرجام وى به شمال ارس شركت داشت. پس از شكست شاه طهماسب و مصالحه با عثمانى، حسنعلی بيگ متن صلح‌نامه را در شعبان 1144 به هرات فرستاد تا چگونگى واقعه را به اطلاع نادر برساند (رجوع کنید به همان، ص 174).

در 1148، در شوراى بزرگى كه براى تغيير سلطنت در دشت مغان برگزار شد، حسنعلی بيگ پيشنهاد كرد كه نمايندگانى براى نظرخواهى از مردم به مناطق گوناگون كشور فرستاده شوند و سندهايى مُهر شده مبنى بر رضايت، از آنان گرفته شود و بعد از آن نادر جلوس كند (مروى، ج 2، ص 447). وى هنگام عزيمت نادر به هند، همراه او بود و پس از تسخير دهلى، نادر به وى دستور داد كه خيمه‌اى مرصّع آماده كند. حسنعلی بيگ هم استادان اين فن را از دهلى و ايران به كار گرفت. پس از يك سال و دو ماه، خيمه آماده شد و به نظر نادر رسيد. سپس نادرشاه، كه قصد تسخير تركستان و ماوراءالنهر را داشت، حسنعلی بيگ را مأمور كرد تا همه جواهرات و تخت طاووس را به مشهد منتقل كند (رجوع کنید به كشميرى، ص60ـ62). از واگذارى اين مأموريت، مشخص می شود كه نادر كاملاً به او اعتماد داشته است (رجوع کنید به قدوسى، ص 515). حسنعلی بيگ در زمان عادلشاه، برادرزاده و جانشين نادر، همچنان بر مسند خويش ماند و به تعبير استرآبادى (ص 428)، «نظامْ بخش كارخانه سلطنت» شد.

حسنعلی بيگ كه سهراب‌خان (غلام گرجى كه در قتل شاهزادگان نادرى دست داشت و در اداره امور مملكت با حسنعلی بيگ همراه بود) را مخلّ كار خود می ديد، او را به اصفهان نزد برادر عادلشاه (ابراهيم‌خان، حاكم اصفهان) فرستاد تا بركارهاى حاكم اصفهان نظارت كند (همان، ص 429). ابراهيم‌خان، احتمالاً به اشاره پنهانى حسنعلى بيگ، سهراب‌خان را از پاى درآورد و بر برادر خود طغيان كرد و پس از مدت كوتاهى، در 1161 او را نيز به قتل رساند (رجوع کنید به همانجا). ظاهراً پس از آن حسنعلی بيگ به خدمت ابوالفتح‌خان، كه از زمان نادر حاكم اصفهان بود، درآمد. اين موافقت بين حسنعلی بيگ و ابوالفتح‌خان سبب استقرار صلح و آرامش در اصفهان شد (رجوع کنید به بازن، ص 66). از اين به بعد، در منابع نامى از حسنعلی بيگ به ميان نيامده است.

تاريخ درگذشت حسنعلی بيگ نيز دقيقاً معلوم نيست. وى حداقل تا زمان فتح اصفهان به ‌دست عليمردان‌خان در 1163، زنده بوده است (رجوع کنید به همان، ص 69).

حسنعلی بيگ از جمله داناترين و پيچيده‌ترين شخصيتهاى سده دوازدهم به شمار می رود. ثَبات موقعيت مناسب او در خلال آن سالهاى بحرانى، اين تصور را ايجاد كرده كه حسنعلی بيگ در هر مرحله با شورشيان همراه بوده است و با خيانت، در زمان سه پادشاه مقام خود را حفظ كرده است (همان، ص 47).


منابع :
(1) محمدمهدی بن محمدنصير استرآبادى، جهانگشاى نادرى، چاپ عبداللّه انوار، تهران 1341ش؛
(2) رنه بازن، نامه‌هاى طبيب نادرشاه، ترجمه علی اصغر حريرى، چاپ حبيب يغمائى، تهران 1340ش؛
(3) محمدحسين قدوسى، نادرنامه، مشهد 1339ش؛
(4) عبدالكريم‌بن عاقبت محمود كشميرى، بيان واقع: سرگذشت احوال نادرشاه، چاپ ك. ب. نسيم، لاهور 1970؛
(5) محمدكاظم مروى، عالم‌آراى نادرى، چاپ محمدامين رياحى، تهران 1364ش.

/ رضا شعبانى /



نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 6180
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست