جزولی ، محمد ، كنیهاش ابوعبداللّه، صوفی و فقیه قرن نهم. شاخه جزولیه، از طریقت شاذلیه * ، به او منسوب است. نسب او در برخی منابع به صورت محمدبن سلیمانبن داوودبن بِشر آمده ( رجوع کنید به سخاوی، ج 7، ص 258؛ تنبكتی، ج 2، ص 545) ولی سركیس (ج 1، ستون 697) نسب او را محمدبن عبدالرحمانبن ابیبكر سلیمان ذكر كرده است. وی احتمالاً در 806 در قبیله جزوله * از طوایف بربر، در سوس مراكش به دنیا آمده است ( رجوع کنید به سخاوی، همانجا).
جزولی همراه برادرش به حفظ قرآن و تحصیل فقه مالكی و عربی و حساب پرداخت (همان، ج 7، ص 258ـ259). در 35 سالگی به فاس رفت و وارد مدرسه صفّارین شد. در آن زمان، در پی نزاعی بین دو گروه از قبیله او، قتلی صورت گرفت كه هیچكس مسئولیت آن را نپذیرفت و نزدیك بود نزاعی دیگر درگیرد. جزولی، برای جلوگیری از این امر، خود را قاتل معرفی نمود و مطابق عرفشان نفی بلد شد. وی به قصد طَنجِه از شهر بیرون رفت و از راه دریا به شرق مسافرت نمود و احتمالاً چهل سال در مكه، مدینه و بیتالمقدّس به سر برد (تنبكتی، همانجا؛ د. اسلام ، چاپ دوم، ذیل مادّه). در مكه ازدواج كرد و به تدریس و افتا پرداخت (سخاوی، ج 7، ص 259)، سپس به مراكش بازگشت و با استفاده از كتابهای كتابخانه قرویین، كتاب دلایل الخیرات را نوشت. آنگاه وارد طریقت شاذلیه شد، خلوت گزید و چهارده سال در آن طریقت به سیروسلوك پرداخت ( د. اسلام ، همانجا). وی در آخرین سفرش به اَسفی/ سفی ، بندری در مغرب، پیروان بسیاری پیدا كرد، بهگونهای كه حاكم شهر نگران شد و او را از شهر بیرون راند. گفتهاند كه حاكم شهر، با این گمان كه جزولی خود را همان مهدی موعود خوانده است، وی را مسموم كرد. در باره تاریخ وفات او اختلافنظر وجود دارد (همانجا) اما غالباً آن را 870 دانستهاند ( رجوع کنید به تنبكتی؛ مدرس تبریزی، همانجاها).
جزولی را نخبه دهر و وحید عصر و احیاگر شریعت در مغرب (تنبكتی، همانجا) و یكی از هفت ولی حامی مراكش دانستهاند كه طریقت جدیدی بهوجود آورد كه عضویت در آن منوط به بیعت با شیخ و خواندن كتاب دلایل الخیرات با خلوص نیت است و اعمالی از قبیل صحبت با شیخ، تلقین ذكر یا حضور و همراهی در جماعت ضروری نیست. چندین شاخه دیگر از جمله عروسیه، حنظلیه و عیساویه نیز خود را به جزولی منتسب ساختند ( د. اسلام ، چاپ دوم، ذیل «شاذلّیه»). در طریقت جزولیه، همچنانكه خود جزولی عمل میكرد، معمول بود كه حتماً بسمله را چهارده هزار بار و دلایل الخیرات را دو بار در روز و یك بار در شب و ربع قرآن را هر شب بخوانند (تنبكتی، ج 2، ص 545ـ546؛ د. اسلام ، چاپ دوم، ذیل مادّه).
یكی از شاگردان او بهنام عمروبن سلیمان شَیظَمی، معروف به سیاف، كه پس از مرگ او ادعای پیامبری كرد، به فكر خونخواهی جزولی افتاد. وی جسد استادش را در تابوتی نهاد و پس از بیست سال آن را در منطقه حاحه، در محلی به نام افوغال، دفن نمود. سلطان ابوالعباس احمد (متوفی 964)، ملقب به الاعرج، 77 سال بعد، جسد جزولی و پدر خود، سلطان ابوعبداللّه، را كه در كنار مزار جزولی دفن شده بود، به مراكش منتقل ساخت و هر دو را در محلی به نام ریاضالعروس دفن كرد (یفرنی، ص 18؛ د. اسلام ، همانجا).
از میان آثار متعدد جزولی در تصوف، این عناوین تاكنون شناخته شده است:
1) دلایل الخیرات، شامل مجموعه ادعیه و صلوات بر پیامبر اكرم، توصیف ضریح حضرت و دو قصیده، یكی قَصیدةُ البُردَةُ الشَّریفَة (ص 234) و دیگری قَصیدَةُ المُنفَرجَة (ص 252)، در حمد و ستایش خداوند و نعت و ثنای رسول اكرم. مؤلف در مقدمه كتاب (ص 18)، غرض از تصنیف آن را ثنای رسول اكرم و بیان فضائل آن حضرت ذكر كرده و برای كسب رضای خدا و محبت رسول اكرم آن را دلایل الخیرات نامیده است. حاجیخلیفه (ج 1، ستون 759) این كتاب را نشانی از نشانههای خدا در بزرگداشت نبیاكرم میداند كه آن را در شرق و غرب، بهویژه در سرزمین روم (قلمرو عثمانی)، میخوانند.
در میان نسخههای موجود دلایل الخیرات نسخه شیخ ابوعبداللّه محمد صغیر سهیلی، یكی از برجستهترین شاگردان جزولی، معتبر است و شیخمحمدمهدیبن احمدبن علیبن یوسف فاسی قصوی (متوفی 1052) شرحی به نام مَطالِعُ المَسرّات بِجَلاءِ دَلایل الخیرات بر آن نگاشته است (حاجیخلیفه، همانجا). نسخههای دیگری از این كتاب موجود است ( رجوع کنید به حسینی اشكوری، ج 3، ص 45). دلایل الخیرات چندین بار در قاهره، قسطنطنیه و در 1258/1842 در سنپترزبورگ چاپ شده است ( رجوع کنید به مدرس تبریزی؛ د. اسلام ، همانجاها).
2) حزب الفلاح ، دعایی كه چند نسخه خطی از آن موجود است ( رجوع کنید به د. اسلام ، همانجا).