responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 1438

 

بِطْریقْ (معرّب کلمة لاتینی پاتریکیوس ) ، مقامی Ú©Ù‡





فرمانروای روم ØŒ کنستانتین ( ( قسطنطین ) Ø› Ø‌Ú© : 306Ù€337 میلادی )ØŒ ابداع کرد. عنوانی افتخاری بود Ú©Ù‡ به هیچ شغل Ùˆ سمت خاصّی تعلق نداشت Ùˆ تنها در ازای خدمات استثنایی کسی به دولت Ùˆ مملکت ØŒ به او اعطا Ù…ÛŒ شد.

1) مسلّم است Ú©Ù‡ این مقام قبل از غَسّانیها * به هیچیک از بزرگان عرب داده نشده است Ùˆ نخستین امیر غسّانی Ú©Ù‡ به این افتخار نایل آمد Ø‌ارث بن جَبَله بود Ú©Ù‡ آن را در Ø‌دود 540 میلادی دریافت کرد، همچنین پسر Ùˆ جانشینش مُنْذِر نیز در Ø‌دود 570 آن را به دست آورد. اعطای این مقام والای رومی به این دو تن امیر غسّانی نشان دهندة پایگاه Ùˆ اعتبار آنان در دستگاه فرمانروایی روم است . Ø‌ارث Ùˆ منذر تنها دو شخصیّت تاریخی اعراب پیش از اسلام اند Ú©Ù‡ به این مقام رسیده اند، اما در منابع تاریخی مدرکی وجود ندارد Ú©Ù‡ فرمانروایان روم این عنوان را بعد از منذر به فرد دیگری از خاندان غسانی اعطا کرده باشند.

2) بعد از اسلام ØŒ وضع Ùˆ نقش اعراب در برابر رومیان ØŒ از رعایای تابع Ùˆ «وابسته » به قومی فاتØ‌ تغییر کرد، Ùˆ در نتیجه عنوان Ùˆ لقب بطریقی Ú©Ù‡ در دوران پیش از اسلام میان اعراب ØŒ به نشانة پیوند با روم ØŒ مشتاق فراوان داشت ØŒ دیگر فخر شمرده نمی شد. اما این اصطلاØ‌ در ادبیات عرب برجای ماند. با اینکه بطریق در اشعار پیش از اسلام تقریباً کلمه ای نادر بود، در دورة اسلامی به ادبیات راه یافت Ùˆ سه نوع جمع مکسر پیدا کرد ( بطارق ØŒ بطاریق Ùˆ بطارقه ) . متنبّی Ùˆ ابوفراس آن را به شعر عربی وارد کردند Ùˆ از آن پس تاریخنگاران Ùˆ جغرافی نویسان مرتباً به کار بردند. Ø‌تی در گزارشهای سالانة نظامی دربارة مناسبات اعراب Ùˆ روم شرقی ØŒ این کلمه به صورت نام متداول برای فرمانده Ú©Ù„ قوای روم شرقی درآمد؛ هر چند بطریق واژه ای نظامی نبود در این کاربرد از دیگر اصطلاØ‌ات نظامی ØŒ مانند «سردغوس » (استراتگوس ) Ùˆ «دُمُسْتُقْ» (دمستیکوس ) Ùˆ «دوقس » (دوکس )ØŒ پیشی گرفت .

3) اما در استفاده های فراوان مؤلفان عرب از واژة بطریق التباس Ùˆ بی دقتی نیز دیده Ù…ÛŒ شود؛ چنانکه بطریقی را منصبی موروثی Ù…ÛŒ پنداشتند Ú©Ù‡ برای ایرانیان قابل Ø‌صول بود Ùˆ آن را مترادف «بَطْرَک » ( بزرگ مذهب نصاری ) تصور Ù…ÛŒ کردند؛ در صورتی Ú©Ù‡ در واقع مقامی غیرموروثی ØŒ دقیقاً متعلق به روم شرقی Ùˆ غیر کلیسایی بود. البته ØŒ میان استعمال بی نظم Ùˆ قاعدة این کلمه در آثار ادبی ØŒ از نوع الفرج بعدالشدة ØŒ اثر تنوخی ØŒ Ùˆ کاربرد آگاهانه ای Ú©Ù‡ در آثار جدّی Ùˆ دقیق مورّخان Ùˆ جغرافی نویسان دیده Ù…ÛŒ شود، باید تمایز قایل شد. اینان ØŒ بخصوص با ضبط اصطلاØ‌ «پروتوپاتریکیوس »، اطلاعات مناسب Ùˆ مفیدی در زمینة تاریخچة این عنوان به جای گذاشته اند Ú©Ù‡ کارشناسان تاریخ روم شرقی از آن استفادة فراوان کرده اند.

4) لغت شناسان عرب ، بطریق را کلمه ای دخیل دانسته اند. بعضی آن را به جای واژة عربی دیگری ، با همین املا و تلفّظ ، گرفته اند که ضمن معانی دیگر، مفهوم «مرد مغرور و خودپسند» از آن برمی آید.

منابع :

B. Kدbler, "Patres, Patricii", in August Friedrich

von Pauly, Paulys Real-Encyclopجdie der classischen Altertumswissenschaft , ed. G. Wissowa, W. Kroll, and K. Mittelhaus, Stuttgart 1894-1970, Munich 1973-1974, vol. xviii, pt. 4, col. 2231-2232; Th. Nخldeke, Die Ghassanischen Fدrsten aus dem Hause Gafna's, in Abhandlungen der preussischen Akademie der Wissenschaften , Berlin 1887, 13-14,

Ø‌اشیة 3 در صفØ‌Ø© 13 صØ‌ÛŒØ‌ نیست .

برای کاربرد بِطریق در نوشته های عربی ؤ

A. A. Vasiliev, Byzance et les Arabes , Brussels 1935, 1950, I, II, passim, and M. Canard, "Les aventures d'un prisonnier arabe et d'un patrice byzantin ب l'إpoque des guerres bulgaro-byzantines", in Dumbarton Oaks Papers , Harvard 1956, ix- x, particularly, 62, n.13; 66, 68, n. 28; E. W. Lane, Arabic-English Lexicon , NewYork 1955, I/I, 217-218.

/ عرفان قَعوار ( د. اسلام ) /

تکمله . در بسیاری از منابع بطریق ، فرمانده ده هزار سپاهی معرفی شده (شیخو، ص 190ـ191؛ قس عنیسی ، ص 11 و نخله ، ص 255) که از مناصب نظامی روم بوده است ، و شاید بتوان آن را معادل «امیرتومان » (فرمانده ده هزار سپاهی )

دانست . این واژه بتدریج با بَطْرَک خلط شده و به یک معنی به کار رفته است .

در دورة اسلامی ØŒ شواهدی از کاربرد بطریق Ùˆ بطرک به جای هم وجود دارد، از جمله در جوامع Ø‌دیث ØŒ بطریق ØŒ هم به معنای رئیس دین نصاری Ùˆ هم به معنای فرمانده نظامی به کار رفته است ( رجوع کنید به ونسینگ ØŒ ذیل واژه Ø› برازش ØŒ ذیل «ب Ø· رق »). به گفتة خوارزمی (ص 121Ù€122) بطریق معرب بطرک است ØŒ اما بسیاری از منابع این دو منصب را جدا از هم دانسته اند (شیخو، همانجا؛ عنیسی ØŒ همانجا؛ لغة العرب ØŒ سال 5ØŒ ص 172Ø› معلوف ØŒ ذیل «بطر»، قس لین ØŒ ج 1ØŒ ص 217Ù€ 218)ØŒ Ùˆ برخی دیگر آنها را یک



منصب یاد کرده اند (ابن خلدون ØŒ ج 2ØŒ ص 243Ù€280Ø› آنندراج Ø› نفیسی ØŒ ذیل واژه Ø› فیروزآبادی ØŒ ذیل «بطریق »؛ بوراگف ØŒ ج 1ØŒ ص 260). ابن خلدون عنوان «بطرک بطارقه » را به کار برده است (ج 2ØŒ ص 251) Ú©Ù‡ Ø‌کایت از یکسان بودن این دو منصب دارد. در برخی از واژه نامه ها، بطریق به عنوان فرمانده قشون ده هزار نفری روم ØŒ Ùˆ مناصبی چون ترخان Ùˆ قومس Ùˆ جاثلیق (مناصب دین مسیØ‌ÛŒ ) به عنوان سلسله مراتب پایینتر از بطریق Ùˆ تØ‌ت امر او دانسته شده است (ابوالبقاء، ص 250Ø› نیز قس خوارزمی ØŒ همانجا؛ بستانی ØŒ ذیل «بطریق »).

وجود چند تن از معاریف با عنوان «ابن بطریق » در سده های سوم تا هفتم ØŒ نشان دهندة کاربرد رایج این اصطلاØ‌ است .

بطریق در اشعار فردوسی ØŒ سنایی Ùˆ خاقانی نیز به معنای رئیس دینی مسیØ‌یان به کار رفته است ( رجوع کنید به دهخدا، ذیل واژه ). به گفتة جوالیقی ØŒ بطریق فرمانده نظامی است Ùˆ عربها رئیس را بطریق Ù…ÛŒ نامیده اند Ùˆ عنوانی پر افتخار به شمار Ù…ÛŒ رفته است (ص 76). اØ‌تمالاً بطریق به سرداران یا رؤسای مجوس نیز گفته Ù…ÛŒ شده ØŒ زیرا در برخی از واژه نامه های اردو به این معنی به کار رفته است (رضوی Ø› فیروزالدین ØŒ ذیل واژه )ØŒ اما روشن نیست بطریقی Ú©Ù‡ Ø‌سن بن Ù…Ø‌مد قمی (ص 258) در دوران Ø‌جاج نام برده ØŒ سردار مجوس است یا روØ‌انی مسیØ‌ÛŒ .

بالاترین بطریق ØŒ «دُمِسْتِق » نامیده Ù…ÛŒ شد، Ùˆ در واقع وزیر یا قائم مقام پادشاه به شمار Ù…ÛŒ رفت (خوارزمی ØŒ ص 121). ابن اثیر بطریق را فرماندهی با تجربه در امور جنگ دانسته است (ج 1ØŒ ص 135). در دوران نادرشاه (Ø‌Ú© : 1148Ù€1160) نیز در میان سپاهیان عثمانی ØŒ منصبی نظامی با عنوان بطریق وجود داشته است (استرآبادی ØŒ ص 315).

منابع : ابن اثیر، النّهایة فی غریب الØ‌دیث Ùˆ الاثر ØŒ چاپ طاهر اØ‌مدزاوی Ùˆ Ù…Ø‌مود Ù…Ø‌مد طناØ‌ÛŒ ØŒ قاهره 1383Ù€1385/ 1963Ù€1965ØŒ چاپ افست بیروت ( بی تا. ) Ø› ابن خلدون ØŒ تاریخ ابن خلدون المسمّی دیوان المبتدا Ùˆ الخبر فی تاریخ العرب Ùˆ البربر Ùˆ من عاصرهم من ذوی السلطان الا کبر ØŒ چاپ خلیل Ø´Ø‌ادة Ùˆ سهیل زکار، بیروت 1408/1988Ø› ایوب بن موسی ابوالبقاء، الکلیات معجم فی المصطلØ‌ات Ùˆ الفروق اللغوّیة ØŒ چاپ د. عدنان درویش Ùˆ Ù…Ø‌مد مصری ØŒ دمشق 1394Ù€1397/ 1974Ù€1976Ø› Ù…Ø‌مد مهدی بن Ù…Ø‌مد نصیر استرآبادی ØŒ درّة نادره : تاریخ عصر نادرشاه ØŒ چاپ جعفر شهیدی ØŒ تهران 1341 Ø´ Ø› علیرضا برازش ØŒ المعجم المفهرس لالفاظ اØ‌ادیث بØ‌ارالانوار ØŒ تهران 1373 Ø´ Ø› بطرس بستانی ØŒ Ù…Ø‌یط المØ‌یط : قاموس مطول للّغة العربیّة ØŒ بیروت 1867Ù€1870Ø› مرهوب بن اØ‌مد جوالیقی ØŒ المعرّب من الکلام الاعجمیّ علی Ø‌روف المعجم ØŒ چاپ اØ‌مد Ù…Ø‌مد شاکر، چاپ افست تهران 1966/1345 Ø´ Ø› Ù…Ø‌مدبن اØ‌مد خوارزمی ØŒ ترجمة مفاتیØ‌ العلوم ØŒ ترجمة Ø‌سین خدیو جم ØŒ تهران 1347 Ø´ Ø› علی اکبر دهخدا، لغت نامه ØŒ زیر نظر Ù…Ø‌مد معین ØŒ تهران 1325Ù€1359 Ø´ Ø› تصدق Ø‌سین رضوی ØŒ لغات کشوری اردو ØŒ کراچی 1989Ø› Ù…Ø‌مد پادشاه بن غلام Ù…Ø‌یی الدین شاد، آنندراج : فرهنگ جامع فارسی ØŒ چاپ Ù…Ø‌مد دبیرسیاقی ØŒ تهران 1363 Ø´ Ø› لویس شیخو، النّصرانیّة Ùˆ آدابها بین عرب الجاهلیّة ØŒ بیروت 1989Ø› طوبیا عنیسی ØŒ تفسیر الالفاظ الدخیلة فی اللغة العربیة مع ذکر اصلها بØ‌روفه ØŒ قاهره 1964 Ù€ 1965Ø› Ù…Ø‌مدبن یعقوب فیروزآبادی ØŒ ترتیب القاموس المØ‌یط علی طریقة المصباØ‌ المنیر Ùˆ اساس البلاغة ØŒ چاپ اØ‌مد زاوی ØŒ بیروت 1399/1979Ø› فیروزالدین ØŒ فیروز اللغات اردو جامع ØŒ لاهور ( بی تا. ) Ø› Ø‌سن بن Ù…Ø‌مد قمی ØŒ کتاب تاریخ قم ØŒ ترجمة Ø‌سن بن علی قمی ØŒ چاپ جلال الدین طهرانی ØŒ تهران 1361 Ø´ Ø› لغة العرب : مجلّة شهریّة أدبیّة علمیّة تاریخیّة ØŒ سال 5ØŒ (بغداد)Ø› لویس معلوف ØŒ المنجد فی اللغة Ùˆ الاعلام ØŒ بیروت 1973Ù€1982ØŒ چاپ افست تهران 1362 Ø´ Ø› رفائیل نخله ØŒ غرائب اللغة العربیة ØŒ بیروت 1986Ø› علی اکبر نفیسی ØŒ فرهنگ نفیسی ØŒ تهران 1355 Ø´ Ø› آرنت یان ونسینک ØŒ المعجم المفهرس لالفاظ الØ‌دیث النّبوی ØŒ استانبول 1988Ø›

Lazar Budagov, Sravnitelniy Slovar Turetsko-Tatarskikh Narec § iy , (in cyrillic), St. Petersburg 1869; E. W. Lane, Arabic-English lexicon , Beirut 1980.

/ نادیا برگ نیسی /



نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 1438
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست