responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 1657

موضوع: رساله‌ی حقوق امام سجاد علیه السلام(9)، حق شکم

تاريخ پخش: 02/10/1400

عناوين:

1- رعایت حلال و حرام در خوردنی‌ها

2- دستور قرآن در مورد توجه به خدا

3- مقایسه دستگاه گوارش و پالایشگاه نفت

4- بهره‌گیری از غذا برای کار و تلاش و اهداف با ارزش

5- حلال بودن و طیّب بودن، دو ویژگی مهم خوردنی‌ها

6- زیان‌های جسمی و روحی پرخوری

7- آداب مهمانی دادن در اسلام

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین بعدد ما أحاط به علمه، الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی

رساله‌ای دارد امام زین العابدین علیه السلام به نام رساله‌ی حقوق بالای پنجاه تا حق هست، ما در جلسات هر حقّی را چند دقیقه‌ای راجع بهش صحبت می‌کنیم.
حقّ خدا، حقّ خود انسان، حقّ جامعه، حقّ همسر، حقّ یتیم، حقّ همسایه، حقّ چی. حالا اعضای بدن هم حق دارد، حقّ چشم، حقّ گوش، حقّ زبان. چند تا بحث راجع به این‌ها صحبت کردیم. در این جلسه می‌خواهیم حقّ شکم را بگوییم.
جلسه‌ی قبل حقّ دامن را می‌گفتیم، انسان باید دامنش پاک باشد. کسانی که دامنشان آلوده است، پنج تا لقب خدا به آن‌ها داده، می‌گوید که: (أَ تَأْتُونَ الْفاحِشَة) (اعراف /88)، به جایی که همسر بگیرید، دنبال فحشاء می‌روید، زنا و لواط؟! اسم کارشان را گذاشته «فاحشه». «فاحشه» یعنی گناهِ رسوا، گناهِ زشت.
یا درباره‌ی این گروه می‌گوید که: (قَوْمٌ مُسْرِفُون‌) (اعراف /81): شما اسراف‌کارید، یعنی از مرز عدالت خارج می‌شود. مسرف، فاحشه، مجرمین: (كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُجْرِمينَ) (اعراف /84). باز مجرمین هم به افرادی که دامنشان آلوده است، کلمه‌ی «مجرم» گرفته.
در آیه‌ای دیگر می‌فرماید که: (كانَتْ تَعْمَلُ الْخَبائِث‌) (انبیاء /74): کار شما خبیث است. پس ببینید که تعبیراتی که در قرآن آمده برای فحشاء: خبیث، فاحشه، اسراف، مجرم. این تعبیرات آمده.
راه‌هایش را هم اسلام گفته که یک سری آلودگی‌ها سرچشمه‌اش را خود انسان‌ها می‌فهمند، پدر و مادرها، زن و شوهرها خودشان می‌فهمند. چشم‌چرانی، دروازه‌ی ورودی است، هر چه می‌خواهد نگاه می‌کند، تو نگاه‌ها بالأخره زیبایی‌هایی می‌بیند، علاقه‌مند می‌شود، ارتباط برقرار می‌کند. دروازه‌اش چشم است.
امام فرمود: قوی‌ترین عاملی که شما را پاکدامن می‌کند، این است که چشمتان را ببندی، یعنی چشم‌چرانی نکنید، نه چشمت را ببندی، خب چشمت را ببندی تو خیابان می‌افتی! خیره به او نگاه نکن، از او رد شو، تو دلت نسپر.
خب بیاییم سراغ حقّ بعد، حقّ شکم. درباره‌ی حقّ شکم جمله‌ی امام سجاد را برایتان بخوانم:
1- رعایت حلال و حرام در خوردنی‌ها
«وَ أَمَّا حَقُّ بَطْنِكَ» (تحف العقول، ص 258): حقّ شکم. «فَأَنْ لَا تَجْعَلَهُ وِعَاءً لِقَلِيلٍ مِنَ الْحَرَامِ وَ لَا لِكَثِيرٍ» (تحف العقول، ص 258)، شکم را ظرف حرام قرار نده، حالا حرام زیاد باشد، یک قاشق شربت، شراب باشد، یا یک بطری‌اش، «َقلِيلٍ … وَ لَا لِكَثِيرٍ».
«وَ أَنْ تَقْتَصِدَ لَهُ فِي الْحَلَالِ» (تحف العقول، ص 258): حلال‌ها را هم هر چی می‌خواهی نخور، در حلال‌ها هم میانه‌روی کن، حرام اصلاً نخور، حلال را هم کنترل کن.
«فَإِنَّ الشِّبَعَ الْمُنْتَهِيَ بِصَاحِبِهِ إِلَى التُّخَمِ» (تحف العقول، ص 258)، یعنی شکم پر، صاحبش را به کسل می‌اندازد، نشاطش را از او می‌گیرد، پرخوری، باعث رکود هست.
در روایت داریم که هر چی به درد بدن می‌خورد، اسلام حلال کرده، هر چی را که برای بدن ضرر دارد، اسلام حرام کرده. اگر گفته: نخور، از بخل نیست، مضرّ هست برایتان.
قرآن درباره‌ی غذا می‌گوید: (فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‌ طَعامِه‌) (عبس /24)، این آیه را من، یک آیه‌ی دو سه کلمه‌ای بیش‌تر نیست، می‌خوانم، بعد چه‌قدر توضیحاتش را بدهم.
بسم الله الرحمن الرحیم

2- دستور قرآن در مورد توجه به خدا

(فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‌ طَعامِه‌) (عبس /24). این آیه قرآن است، منتها مصادیق زیادی دارد، «فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‌ طَعامِه‌»: به غذایت نگاه کن.
توحید، خداشناسی از این غذا، زمین که ترش نبود، لیمو ترش از کجا ترشی‌اش پیدا شد؟!
زمین که بو نداشت، این گل چه‌طور بود دارد؟! «فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‌ طَعامِه‌».
یک علف می‌خورد گوسفند، وقتی گوسفند را می‌پزند، هر جایش یک مزه‌ای دارد، چشم گوسفند یک مزه دارد، زبانش یک مزه دارد، بناگوشش یک مزه دارد، سر و دستش یک مزه‌ دارد، رانش یک مزه‌ای دارد، جگرش یک مزه دارد، قلوه‌اش یک مزه دارد، سیراب شیردانش یک مزه دارد. آخر بابا یک علف خورده، تو خود شکم گوسفند ده، بیست رقم، تنوع مزه‌ای هست، «فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‌ طَعامِه‌»، نگاه کن به غذایت.
خب چگونه این غذا تبدیل به گوشت و پوست و استخوان شد؟!
قبل از انقلاب، حدود پنجاه سال، پیش من یک وقتی رفتم سر کلاس بچه‌‌ها، می‌خواستم توحید بگویم. این قصه برای نیم قرن پیش است. ما جوان بودیم و آن‌ها هم کوچولو. گفتم که: شما یک نفت را حساب کنید، نفت، از نفت چه چیزهایی درست می‌شود؟ [پای تخته]

3- مقایسه دستگاه گوارش و پالایشگاه نفت

لاستیک، گازوئیل، بنزین، الآن در دنیای پتروشیمی فرآورده‌های نفت چی هست؟ از نفت چیزهای زیادی تهیه می‌شود. خب خودش که تهیه نمی‌شود، یک دستگاه دارد به نام دستگاه پالایش. پالایشگاه نظیر این نفت، شیری هم که بچّه می‌خورد همین‌طور است. بچّه شیر می‌خورد، این شیری که می‌خورد، موی بچّه، ناخن بچّه، اشک بچّه، پوست بدن بچّه، گوشت بچّه، دندان‌های بچّه، نمی‌دانم عرق بچّه، بول بچّه، یک شیر می‌خورد تبدیل می‌شود.
خب عین نفت که از آن چیزهایی درست می‌شود، از شیر هم چیزهایی درست می‌شود. نفت یک دستگاه دارد به نام پالایش، شیر هم یک دستگاه دارد به نام گوارش.
خب پالایش، سازنده دارد، پس گوارش هم باید سازنده داشته باشد.
خداشناسی برای بچه‌های ابتدایی. نفت، شیر. از نفت چیزهایی، از شیر هم چیزهایی. این چیزها پالایش می‌شود، از شیر هم پالایش می‌شود. پالایش سازنده دارد، گوارش هم باید سازنده داشته باشد.
حالا این جمله‌ی «فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‌ طَعامِه‌»: نگاه کنید به غذا. خیلی نکته هست:
1- لقمه‌ای که می‌خوریم حلال است یا حرام؟ «فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‌ طَعامِه‌».
2- چه نیروهایی به کار افتاده شده تا این غذا سر سفره‌ی ما آمده، «فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ»، غافل نشویم.
ابر و باد و مه خورشید و فلک در کارند تا تو نانی به کف آری و غفلت نخوری
همه از بهر تو سرگشته و فرمانبردار شرط انصاف نباشد که تو فرمان نبری
چند تا دست کار کرده تا این کار شده؟
توجه: حلال است یا حرام؟ یک
چه نیروهایی به کار افتاده‌اند تا این غذا سر سفره‌ی شما آمده است؟ دو.
3- چگونه تبدیل به گوست و پوست شد؟
4- از چی به وجود آمده؟ قدرت نمایی خدا.
4- بهره‌گیری از غذا برای کار و تلاش و اهداف با ارزش
نگاه کن به غذایت. آدم وقتی غذا می‌خورد، اگر به غذا نگاه کند، آب دهانش تولیدش بیشتر می‌شود، هضم غذا بهتر می‌شود. در غذا غافلانه غذا نخوریم، بخوریم تند تند برویم. رنگش، طعمش، مزه‌اش، ویتامینش. نگاه کن، «فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‌ طَعامِه‌»، نگاه کن این غذا مفید است برای تو یا مضرّ. نگاه کن به غذایت که یک وقت چیزی خلاف بهداشت داخلش نباشد، چیزی، استخوانی، مویی، چیزی نباشد در غذا، نگاه کن به غذایت. «فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‌ طَعامِه‌».
نگاه کن به غذایی که می‌خوری، ببین دیگران هم دارند یا دیگران ندارند. نگاه کن به غذایت که این قدرتی که از این غذا پیدا می‌کنی، کجا مصرف می‌شود. حالا غذا خوردی، چه می‌کنی، دو رکعت نماز هم می‌خوانی؟ یک کتاب مفیدی مطالعه می‌کنی؟ دست یک فقیری را می‌گیری؟ نگاه کن این انرژی کجا مصرف می‌شود؟ نگاه کن اگر بنا باشد ما غذا بخوریم، بعدش هم برویم دستشویی، دستشویی، خب این چی شد، تبدیل کردیم طیّبات را به خبائث، غذای پاک می‌خوریم، از آن طرف مواد نجس بیرون می‌دهیم، خب این «فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‌ طَعامِه‌».
اگر انسان هدفی نداشته باشد از غذا خوردن، باید هدف داشته باشیم. غذا می‌خورم که یک کاری بکنم، جان داشته باشم یک کار بهتری، یک کار ابتکاری، وگرنه غذا بخوریم که خوشمان بیاید، غذا بخوریم برای این‌که لذیذ است، این‌ها حیف است، یعنی انسان خلاصه بشود، یعنی این همه دست تو کار باشد، میلیون‌ها آدم کار می‌کنند برای تولید انواع غذاها، ولی همه‌ی این‌ها برای این‌که من بخورم، لذّت ببرم، بعد از لذّت هم، لذّت آنی است، همیشگی که نیست. برای ماندگار چه کردید؟ ما باید فانی را باقی کنیم. یعنی چیزهایی که زود می‌گذرد را.
باران که می‌آید، هنر هر کشوری این است که بتواند از این باران سدسازی کند، این آب را ذخیره کند برای کشاورزی بعد. اگر که باران بیاید و سیل بیاید و فردا هم هیچی به هیچی، خسارت است. «فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‌ طَعامِه‌».
قرآن بارها گفته: «كُلُوا»: بخورید. هر جا می‌گوید بخورید، کنارش یک مسئولیتی است، بخورید خالی در قرآن نیست. یک جا می‌گوید: خوردی، به دیگران هم انفاق کن. یک جا می‌گوید: (كُلُوا … أَطْعِمُوا) (حج /28)، خوردی به فقراء هم اطعام کن. یک جا می‌گوید: (كُلُوا … وَ اشْكُرُوا) (بقره /172): خوردی، شکر خدا را کن. یک جا می‌گوید: (كُلُوا … وَ اعْمَلُوا صالِحاً) (مؤمنون /51)، خوردی، عمل صالحی انجام بده، کار خیری انجام بده. یک جا می‌گوید: (كُلُوا … لا تُسْرِفُوا) (انعام /141)، خوردی، پرخوری نکن. یک جا می‌گوید: (كُلُوا … َ لا تَطْغَوْا) (طه /81)، خوردی، طغیان و بدمستی نکن. هر جا قرآن می‌گوید: «كُلُوا»، می‌گوید بخور، برای یک کار بهتری.
«وَ انْتَهِ بِنِيَّتِي إِلَى أَحْسَنِ النِّيَّاتِ» (صحیفه‌ی سجّادیه، دعای بیستم)، امام سجاد در صحیفه‌ی سجادیه می‌گوید: خدایا تمام کارهایی را که می‌کنم، مثل نیّتم را بهترین نیّت‌ها قرار بده. شما اگر غذایی می‌خوری، بگویی من اگر این غذا را بخورم، یک ساعت کار می‌کنم، آن غذا را می‌خورم، دو ساعت کار می‌کنم، آن وقت آن غذایی هم که می‌خوری عبادت است، چون می‌خوری که کار بهتر و بیش‌تری بکنی.

5- حلال بودن و طیّب بودن، دو ویژگی مهم خوردنی‌ها

در قرآن گفته: (كُلُوا … حَلالاً) (بقره /168)، کافیه؟ نه، (طَيِّبا) (بقره /168). خوردید، به پیغمبران می‌گوید: (يا أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّباتِ) (مؤمنون /51)، بعد می‌گوید: (وَ اعْمَلُوا صالِحاً) (مؤمنون /51). به پیغمبران: «يا أَيُّهَا الرُّسُلُ»، ای پیغمبران، به انبیاء هم که می‌گوید خوردید، شما هم برای خوردن نیامدید، (يا أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّباتِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً) (مؤمنون /51)، عمل صالح انجام دهید، این خوردن هدف‌دار است. کارِ بی هدف نکنیم، کارِ رها نکنیم، «كُلُوا مِنَ الطَّيِّباتِ».
اگر یک گوسفندی از استرالیا بخواهد وارد ایران بشود، بخواهد سلول بدن شما بشود، در استرالیا باید ذبح گوسفند زیر نظر یک قصّابی مسلمان باشد، آن چیزی که از آن طرف دنیا می‌خواهد جزء سلول بدن شما بشود، باید هدف گم نشود، اسم خدا باید برده بشود، قصّابش باید مسلمان باشد. یعنی مسئله‌ی ایمان به خدا و توجّه به خدا، فقط در نماز و روزه نیست، در لقمه‌ای هم که ما می‌خوریم، حتّی گوشت یخی فلان کشور را می‌خواهیم بخوریم، باید هدفمند باشد.
پیغمبر فرمود: در خوردن، حقّ شکم این است، تا گرسنه نشدید، نخورید، و تا سیر نشدید، بروید کنار.
این خیلی دستور خوبی است. گفته شد که این دستور، جامع همه‌ی دستورات پزشکی است. چون روایت داریم اتاق تولید مرض تو معده هست، یعنی بسیاری از بیماری‌ها در معده هست، یا پرخوری، یا کم‌خوری، یا بدخوری، یا زیادخوری. کم‌خوری، بدخوری، بی‌وقت خوری.
پیغمبر فرمود که: هر وقت می‌خواهید غذا بخورید، حقّ شکم این هست تا گرسنه‌ات نشد، نخورید، وقتی هم سیر شدید، نگذارید سیرِ سیر بشوید، یک چند تا لقمه قبل از این‌که سیر بشوید، بروید کنار. خب این هم مال این.
باز حقّ شکم چی هست؟ حقّ شکم این است که شکم بر ما حاکم نباشد. اختیار ما دست شکم نباشد، اختیار شکم، دست ما باشد. «كَانَ خَارِجاً مِنْ سُلْطَانِ بَطْنِهِ» (نهج البلاغه، حکمت 289): در نهج البلاغه حضرت امیر فرمود که : بعضی‌ها تحت امرشان. یک قصه بگویم. حضرت امیر آمد برود، قصّابی بود، گوشت‌های خوبی داشت. قصاب گفت: «یا علی، گوشت‌های خوبی است، بیا ببر مقداری‌اش را خانه». حضرت فرمود که: «پول جیبم نیست». گفت: «آقا نسیه کن، من در خدمت شما هستم، فردا پولش را بده». گفت: «چرا به تو بگویم فردا پول؟ به شکمم می‌گویم: فردا گوشت، به جای این‌که امروز گوشت بخرم، به تو بگویم فردا پول، به شکمم می‌گویم فردا گوشت.»

6- زیان‌های جسمی و روحی پرخوری

در مورد پرخوری خیلی انتقاد شده. حدیث داریم که، خدا همه‌مان را بیامرزد، حدیث داریم که از چیزهایی که خدا غضب می‌کند نسبت به آن، شکم‌های پر، چون شکم پر انسان را به فکر خلاف‌کاری هم می‌اندازد. شکم انسان را به مکسله، کسالت می‌اندازد، انسان را شل می‌کند، کسالت‌زا است.
مبغوض‌ترین افراد، افرادی هستند که شکمشان پر باشد، «أَقْرَبُ مَا يَكُونُ الْعَبْدُ مِنَ اللَّهِ- جَلَّ وَ عَزَّ- إِذَا خَفَّ بَطْنُهُ، وَ أَبْغَضُ مَا يَكُونُ الْعَبْدُ إِلَى اللَّهِ- عَزَّ وَ جَلَّ- إِذَا امْتَلَأَ بَطْنُه‌» (الكافي، چاپ دارالحديث)، ج‌12 ، ص: 290): بهترین حالاتی که انسان با خدا دارد، آن وقتی هست که شکمش سرش خالی باشد، و بدترین حالات نزد خدا مال انسانی است که شکمش پر باشد
روزه باعث سلامتی است، «صُومُوا تَصِحُّوا» (دعائم الإسلام، ج ‌1، ص 342). اگر مقداری گرسنگی بکشید، «تَصِحُّوا»، سالم می‌شوید.
روایت داریم که خدا فرمود که: «من علم و حکمت را در گرسنگی قرار دادم و نه در سیری.» (بحار الأنوار، ج‌ 75، ص 453)
و اگر کسی سیر باشد، و همسایه‌اش گرسنه باشد، این مسلمان نیست، «ما آمن بی»، حدیث داریم ایمان به من ندارد کسی که شکمش سیر باشد و همسایه‌اش گرسنه باشد.
سیر کردن گرسنه‌ها. قرآن آیات زیادی داریم: (فَلاَ اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ» (بلد/ 11): چرا این‌ها از گردنه‌ها بالا نمی‌روند؟ گردنه چی هست؟ یک گرسنه‌ای را سیر کنیم. «فَكُّ رَقَبَةٍ * أَوْ إِطْعامٌ في‌ يَوْمٍ ذي مَسْغَبَةٍ» (بلد/ 13 و 14). گله می‌کند که بعضی مردم تکان نمی‌خورند، نمی‌خواهند رشد کنند. می‌گوییم: آقا رشد در چی هست؟ از این گردنه برو بالا، کوهنوردی، کوه معنوی. می‌گوییم چی هست؟ می‌گوید یک اسیر را زندان است، آزادش کن، یک گرسنه‌ای را سیر کن، (وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ) (انسان /8)، طعام را هم با دست خودمان بدهیم، وصیت کنیم بعد از مرگ ما، نه. چون وصیت کردی شکم سیر می‌شود، اما تو دیگر رشد نکردی، مرُدی، اما اگر با دست خودت فقیر را سیر کردی، ضمن این‌که فقیر را سیر کردی، تو خودت هم رشد کردی، یعنی روحیه‌ی سخاوت در تو زنده شده است. بله.
چه‌قدر بیماری‌ها کم می‌شود. حقّ شکم: لقمه‌ی حلال، به اندازه‌ی کافی، حلال باشد، طیّب باشد، دلپسند باشد، وقتی هم غذا می‌خوریم، غافلانه غذا نخوریم. در قرآن افراد غافل را توبیخ تندی کرده ازش، می‌گوید: (أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ‌) (اعراف /179)، بعضی آدم‌ها مثل گاو هستند، بعد می‌گوید: (بَلْ هُمْ أَضَل‌) (اعراف /179)، نه، از گاو هم بدترند. می‌گوییم: انسان از گاو بدتر است، چرا، چه کرده؟ می‌گوید: (أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُون‌) (اعراف /179). غافل است. غفلت از چی؟ غفلت از استعدادهای خدا. ما چه‌قدر استعداد داریم، هدر می‌رود؟ چه‌قدر استعدادهایمان تا حالا هدر رفته؟ غفلت از سرمایه‌های عمومی، بیت‌المال، غفلت از خدا: (نَسُوا اللَّه‌) (حشر /19)، غفلت از قیامت: (نَسُوا يَوْمَ الْحِساب‌) (ص /26)، غفلت از مکتب: (أَتَتْكَ آياتُنا فَنَسيتَها) (طه /126). غفلت خیلی بد است، غذا خوردن نباید غافلانه باشد.
یک وقت من می‌خواستم مسئله‌ای را بگویم که: خانم، شما عروس و دامادید، خب ان‌شاءالله که مبارک باشه، اما آرایش کرده خودتان را نشان ندهید، هر چی می‌خواهید آرایش کنید، آرایش کنید، تو خانه برای همدیگر، تو خیابان ساده بیایید بیرون. چرا؟
یک مَثَل زدم، گفتم: اگر شما می‌بینید افرادی گرسنه‌شان هست، روبروی افراد گرسنه، حاضری نان و کباب بخوری؟! هی جلوی گرسنه‌ها هی نان و کباب بخوری؟! کار، کار خوبی هست؟ نه، کاری به دین هم نداریم، وجداناً، از نظر عواطف خوب آدم مثلاً یک لباسی بپوشد، لباس شیک، برود در محلّه‌ای که لباس‌هایشان پاره هست، کهنه هست. گفت: نه، کار خوبی نیست. گفتم: خب تو که عروس را آرایش می‌کنی می‌آوری تو خیابان، عروست را نشان می‌دهی، آن جوانی که ازدواج نکرده، اذیّت می‌شود، یا نمی‌شود؟ عروس آرایش کرده را به جوان تو خیابان نشان می‌دهی، نظیر غذا خوردن روبروی آدم گرسنه هست، کار خوبی نیست. چه اسلام بگوید، چه اسلام نگوید، کار خوبی نیست. حجابت بیرون خوب باشد، توی خانه هم آرایش کنید، حلالتان.

7- آداب مهمانی دادن در اسلام

حالا آخر بحث یک آداب مهمانی هم بگوییم از نظر قرآن.
قرآن می‌فرماید اگر دعوت نشدی، جایی نرو. «لا تَدْخُلُوا بُيُوتاً غَيْرَ بُيُوتِكُمْ … حَتَّى يُؤْذَنَ لَكُمْ» (نور/ 27 و 28)، اگر دعوت شدید بروید، بی‌دعوت جایی نروید. این یک اصل قرآنی است.
2- اگر بی‌دعوت رفتی، در را زدی، گفتند ایشان وقت ندارد، الآن آمادگی ندارد، ایشان آمادگی ندارد، قرآن می‌گوید ناراحت نشو، (وَ إِنْ قيلَ لَكُمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا) (نور /28). قرآن می‌گوید ناراحت نشو، اگر بی‌دعوت رفتی، خواستی وارد شوی، گفتند: الآن آمادگی نیست، نِق نزن، «مَسکَن» از سکونت و سکینه است، «مَسکَن» یعنی انسان باید در خانه‌اش آرامش داشته باشد، بی‌وقت و. این هم یکی.
3- اگر در را باز کردند، قرآن یک آیه دارد، می‌گوید وقتی وارد خانه‌ی کسی شدید، در را باز کردند، سلام کن، (إِذا دَخَلْتُمْ بُيُوتاً فَسَلِّمُوا) (نور /61)، داخل خانه شدید، سلام کنید، سلام علیکم.
سلام کردی. باز یک آیه دیگر داریم، هر کس به تو سلام کرد، جوابی بهتر بده. اگر گفت: «سلام»، بگو: «سلام علیکم». اگر گفت: «سلام علیکم». بگو: «سلام علیکم و رحمة الله». اگر گفت: «سلام علیکم و رحمة الله». بگو: «سلام علیکم و رحمة الله و برکاته».
4- وارد خانه می‌شویم. آدمی که وارد خانه می‌شود، دنبال جا می‌گردد، کجا بنشیند. قرآن یک آیه دارد ،می‌گوید: (إِذا قيلَ لَكُمْ تَفَسَّحُوا فِي الْمَجالِسِ فَافْسَحُوا‌) (مجادله /11). وقتی وارد اتاق شد، با چشم‌هایش دنبال جا می‌گردد، فوری تکان بخورید، جایش بدهید، بعد می‌گوید اگر جایش دادی، من همیشه جا به تو می‌دهم، تو در مکان جا بده، من در فکر جا می‌دهم، در نسل، در درآمدت، در فامیلت، در نسلت، در علمت، تو یک تکان بخور، یک جا بده در مکان، من در همه چیز به تو جا می‌دهم، «تَفَسَّحُوا فِي الْمَجالِسِ»، نمی‌گوید: «یَفسَح الله فی المَجالِس»، اوّلی می‌گوید: مجلس را گشاد کن، برای این آقا که تازه وارد شده، بعد می‌گوید: من همه جا به تو افزایش می‌دهم، «يَفْسَحِ اللَّهُ».
5- وقتی نشستی در گوشی هم به بغل‌دستی‌ات است نگو. قرآن می‌گوید: نجوا از شیطان است (مجادله/ 10). دو نفر که در یک جلسه که دم‌گوشی می‌گویند، باقی‌ها می‌گویند این ها چی می‌گویند، می‌خواهند ما نفهمیم. چی هست که ما نامحرم هستیم نسبت به این حرف‌ها، این غصه می‌خورند تو دلشان.
6- صاحبخانه هم زود پذیرایی کند. قرآن می‌گوید برای پذیرایی از مهمان، زود پذیرایی کنید، (فَما لَبِثَ أَنْ جاءَ) (هود /69)، «فَما لَبِثَ» یعنی حضرت ابراهیم تا مهمان آمد فوری مشغول پذیرایی شد، ننشانید توی یک اتاق دو ساعت، کمتر و بیشتر تا بعد.
7- غذا را هم خانواده بپزد، مگر که یک وقتی اضطراری، (فَراغَ إِلى‌ أَهْلِهِ فَجاءَ بِعِجْلٍ سَمينٍ) (ذاریات /26)، حضرت ابراهیم رفت به سمت خانم، از آنجا غذا آورد. یعنی پیداست که غذا رستورانی، چلوکبابی نبوده، خانم پخته. دستپخت خانواده همه چیزیش بهتر است از غذای بیرون است، چون خانواده روی عشق می‌پزد، رستوران برای خاطر جیب شما غذا می‌پزد، کاری به خود شما ندارد، می‌خواهد جیب شما را خالی کند، می‌گوید یک غذای خوشمزه درست کنم، که پول بیشتری ازش بگیرم. فرق می‌کند بین کسی که غذا را روی محبت می‌پزد یا روی درآمد می‌پزد، «(فَراغَ إِلى‌ أَهْلِهِ) (ذاریات /26)
8- غذا هم کمّیتش خوب باشد. حضرت ابراهیم دو تا مهمان داشت، یک گوساله آورد برایشان. کیفیّتش هم آبگوشت نبود، کباب بود. گوساله را کباب کرد، چون قرآن می‌گوید: (عِجْلٍ سَمينٍ) (ذاریات /26)، یعنی گوساله‌ی چاق، آیه‌ی دیگر می‌گوید: (عِجْلٍ حَنيذ) (هود /69): گوساله‌ی کباب، نه آبگوشت.
9- غذا را ببرید پهلوی مهمان، مهمان را نبرید سالن غذا. (فَقَرَّبَهُ إِلَيْهِم‌) (ذاریات /27)، سفره را بکشید آنجا.
10- غذا که آمد می‌گوید: (فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‌ طَعامِه‌) (عبس /24)، نوبت این آیه هست. نگاه کن به غذایت، دیگران دارند، حلال است، حرام نیست، دیگران دارند، قوّه‌اش کجا مصرف می‌شود، انرژی که از این غذا به دست می‌آوری (29:12)، کجا مصرف می‌شود.
11- بعد همین‌طور آداب سفره داده می‌شود. وقتی می‌خواهید بروید اجازه بگیرید. قرآن یک آیه دارد می‌گوید: علامت مؤمن این است که وقتی با پیغمبر یک جا جمع‌اند، هر کس می‌خواهد برود، با اجازه‌ی پیغمبر برود: (لَمْ يَذْهَبُوا حَتَّى يَسْتَأْذِنُوهُ) (نور /62)، مؤمن وقتی می‌خواهد از پهلوی پیغمبر رد بشود، با اجازه رد می‌شود، می‌گوید یا رسول الله اجازه می‌دهی من بروم؟ خروج از جلسه با اجازه باشد.
این آداب مهمانی در کنار این بحث چند دقیقه‌ای.
خدایا هر چی از نعمت‌هایت استفاده کردیم، غافل بودیم، غفلت گذشته‌ی ما را ببخش و ما را جزء غافلین قرار نده.

«و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته»


«سؤالات مسابقه»

1- آیه 81 سوره اعراف به کسانی که پاک‌دامن نیستند، چه عنوانی داده است؟

1) مُسرف
2) مفسد
3) مجرم

2- آیه 24 سوره عبس، به چه امری فرمان می‌دهد؟

1) انفاق از غذا
2) دقت در غذا
3) حلال‌بودن غذا

3- در قرآن، به دنبال فرمان «کُلوا» (بخورید) چه دستوری آمده است؟

1) به دیگران اطعام کنید
2) کار نیک انجام دهید
3) هر دو مورد

4- در روایات اسلامی، کدام عبادت به عنوان وسیله‌ای برای سلامتی معرفی شده است؟

1) نماز
2) روزه
3) حج

5- آیه 179 سوره اعراف، چه کسانی را بدتر از چهارپایان معرفی کرده است؟

1) غافلان
2) جاهلان
3) گنهکاران

پاسخ صحیح سوالات را در قالب یک عدد ۵ رقمی به شماره ۳۰۰۰۱۱۴ پیامک نمایید.
گزینه صحیح سوالات هفته قبل، در هر سوال مشخص گردیده است.
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 1657
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست