نام کتاب : درسهايي از نهج البلاغه نویسنده : منتظري، حسينعلي جلد : 1 صفحه : 123
نمي فهميديد كه نور چيست ; ولي چون شب را ديده ايد، حالا وقتي كه صحبت از
نور ميشود متوجه ميشويد كه عالم به واسطه نور روشن است و نور چيزي است
كه خودش ظاهر است و همه چيزهاي ديگر را هم ظاهر ميكند. پس نور در اثر
شدت وضوح اگر شبي نبود كه روز را با آن مقايسه كنيم براي ما مخفي بود.
ميگويند به ماهي گفتند: حيات و زندگي تو به آب وابسته است، ماهي گفت :
آب چيست ؟! ما الان در هوا هستيم و هوا را استنشاق ميكنيم اما اگر از ما بپرسند كه
الان حيات شما به چيست، ممكن است بگوييد به نان و آب و... به علت اين كه
غرق در هوا هستيد و دائما هوا ميخوريد از هوا غفلت داريد. خالق عالم هم
همين طور است، واقع مطلب اين است كه ما غرق در نور و جلوه هاي حق هستيم و
از حق غافليم . خداي متعال ميفرمايد: (الله نور السماوات و الارض)[1] ظهور
آسمانها و زمين به خداست .
عقل و توجيه مادي خلقت عالم
شما اگر به يك بيابان لم يزرع برويد و در آنجا يك ساختمان مجهز و مدرن را كه
همه چيز در آن منظم و مرتب موجود باشد ببينيد، اگر كسي به شما بگويد اين
ساختمان در اينجا خودش موجود شده است، شما ميگوييد چطور خودش
موجود شده است ؟ ممكن است بگويد: حوادث و جريانات مادي و طبيعي، بادها
و طوفانها و بارانها همه دست به دست هم داده اند و به مرور زمان اين ساختمان
در اينجا اين چنين منظم و مرتب موجود شده است . شما ميگوييد: خوب اين
ساختمان سنگ دارد، او ميگويد: بادها و طوفانها اين سنگها را از صخره ها و كوهها
كنده است و در اينجا به مرور زمان روي هم چيده است ; خوب اين سنگها صاف
است در حالي كه سنگهاي صخره ها و كوهها صاف نيست ! او ميگويد: در اثر مرور