بلكه اگر مال نداشته باشد ولى احتمال بدهد
كسى بدون آنكه چيزى بگيرد آنها را انجام مىدهد، باز هم واجب است وصيّت نمايد و
اگر قضاى نماز و روزه او به تفصيلى كه در مسئله 1399 گفته شد، بر پسر بزرگترش واجب
باشد، بايد باو اطلاع دهد، يا وصيّت كند كه براى او بجا آورند.
(م 2712) كسيكه نشانههاى مرگ را در خود مىبيند،
اگر مالى پيش كسى دارد يا در جائى پنهان كرده است كه ورثه نميدانند، چنانچه بواسطه
ندانستن حقشان از بين برود، بايد بآنان اطلاع دهد و لازم نيست براى بچههاى صغير
خود قيّم و سرپرست معين كند، ولى در صورتيكه بدون قيّم مالشان از بين ميرود، يا
خودشان ضايع ميشوند، بايد براى آنان قيّم امينى معيّن نمايد.
(م 2713) وصى بايد مسلمان و بالغ و عاقل و مورد
اطمينان باشد.
(م 2714) اگر كسى چند وصى براى خود معين كند،
چنانچه اجازه داده باشد كه هر كدام به تنهائى بوصيت عمل كنند، لازم نيست در انجام
وصيت از يكديگر اجازه بگيرند و اگر اجازه نداده باشد، چه گفته باشد كه هر دو با هم
بوصيّت عمل كنند، يا نگفته باشد بايد با نظر يكديگر بوصيت عمل نمايند و اگر حاضر
نشوند كه با يكديگر بوصيت عمل كنند، حاكم شرع آنها را مجبور ميكند و اگر اطاعت
نكنند، بجاى آنان ديگرى را معين مينمايد.
(م 2715) اگر انسان از وصيت خود برگردد مثلا
بگويد: ثلث مالش را بكسى بدهند بعد بگويد باو ندهند وصيت باطل مىشود و اگر وصيّت
خود را تغيير دهد، مثل آنكه قيّمى براى بچّههاى خود معين كند بعد ديگرى را بجاى
او قيّم نمايد، وصيّت اوّلش باطل ميشود بايد بوصيت دوّم او عمل نمايند.