نام کتاب : غم نامه کربلا ت اللهوف علی قتلی الطفوف نویسنده : سید بن طاووس جلد : 1 صفحه : 155
مىزدند و مىگريستند.
غارت خيمهها، و
نخستين صداى مخالفت از ناحيه يك بانو
دشمنان براى غارت و به
يغما بردن آنچه در خيمهها بود، به خيمههاى فرزندان فاطمه و نور چشم حضرت زهرا
3 از همديگر پيش دستى كردند، حتّى چادرى كه بانويى به كمرش بسته بود،
آن را مىكشيدند و تاراج مىكردند، دختران و بانوان خاندان پيامبر 6 دسته جمعى از خيمهها خارج شدند و گريه جانسوز مىكردند، و از فراق
شهيدان فريادشان به گريه بلند بود.
به روايت حميد بن مسلم،
در اين بين بانويى از طايفه بنى بكر بن وائل كه با شوهرش در ميان سپاه عمر سعد بود
ديد دشمنان به غارت خيمهها پرداختهاند، شمشيرى به دست گرفت و كنار خيمهها آمد و
فرياد زد: «اى آل بكر بن وائل! آيا لباسهاى بانوان رسول خدا به يغما مىرود؟ «لا
حكم الّا للَّه، يا لثارات رسول اللَّه 6، فرمانى جز
فرمان خدا نيست، مرگ بر حكومت غير خدايى، اى خونخواهان رسول خدا 6 برخيزيد.»[1] شوهر آن زن،
نزدش آمد و دستش را گرفت و او را به اقامتگاه خود باز گردانيد.
زينب 3 و
بانوان در كنار بدنهاى پاره پاره شهيدان
روايتكننده گويد: سپس
[در روز يازدهم] دشمنان، بانوان و كودكان
[1]. به اين ترتيب در همان روز عاشورا، پرچم
خونخواهى بر ضد خاندان پليد بنى اميّه برافراشته شد.( مترجم).
نام کتاب : غم نامه کربلا ت اللهوف علی قتلی الطفوف نویسنده : سید بن طاووس جلد : 1 صفحه : 155