نام کتاب : غم نامه کربلا ت اللهوف علی قتلی الطفوف نویسنده : سید بن طاووس جلد : 1 صفحه : 154
قطع كرد، و او را در همان حال كه در خون غوطهور بود رها نمود
تا به هلاكت رسيد.
قيس بن اشعث، قطيفه آن
حضرت را كه از جنس خزّ بود ربود، لعنت خدا بر او باد.
زره بتراء آن حضرت را
عمر سعد (لعنه اللَّه) به يغما برد، هنگامى كه عمر سعد به دستور مختار، كشته شد،
مختار آن زره را به قاتل او ابو عمره بخشيد.
جميع بن خلق اودى شمشير
آن حضرت را تاراج كرد، و به قولى مردى از بنى تميم به نام اسود بن حنظله، آن را
ربود.
و در روايت ابن سعد
آمده: شمشير آن حضرت را فلاقس نهشلى ربود، از محمّد بن زكريا نقل شده كه گفت: آن
شمشير پس از ربودن فلاقس، در اختيار دختر حبيب بن بديل قرار گرفت.
اين شمشير غارت شده، ذو
الفقار حضرت على 7 نبود، زيرا ذو الفقار و امثال آن از گنجينههاى
نبوّت و امامت است و در جاى خود محفوظ مىباشد، راويان حديث، اين مطالب را كه ذكر
نموديم تصديق مىكنند.
با خبر شدن كنيز، و
گزارش جانسوز او
راوى گويد: كنيزى از
خيمههاى حسين 7 بيرون آمد، مردى به او گفت: «يا امة اللَّه انّ سيّدك
قتل، اى كنيز خدا آقاى تو كشته شد.» اين كنيز گويد، تا اين خبر را شنيدم با شتاب
در حالى كه فرياد گريهام بلند بود، نزد خانمم (حضرت زينب 3) رفتم،
بانوان حرم وقتى كه مرا در اين حال ديدند برخاستند و همه شيون و فرياد
نام کتاب : غم نامه کربلا ت اللهوف علی قتلی الطفوف نویسنده : سید بن طاووس جلد : 1 صفحه : 154