نام کتاب : جلوههای اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین جلد : 1 صفحه : 789
آن كسى كه بشر را آفريدم و اندام آنان را معتدل و متناسب
ساختم و هر كسى را قدر و اندازهاى داده و هدايت و راهنمايى مىكنم! من آن خداى
بزرگ شما هستم!!! «دجّال» دشمن خدا، دروغ مىگويد، او يك چشم دارد و غذا مىخورد و
در كوچه و بازارها راه مىرود و حال آنكه خداى عزّ و جلّ يك چشمى نيست[1] و غذا
نمىخورد و در كوچه و بازار راه نمىرود و فنا ناپذير است.
آگاه باشيد كه در آن روز
اكثر پيروانش زنازادهاند و چيز سبزى بر دوش دارند! خداوند او را در شام در
گردنهاى كه معروف به «گردنه افيق» است، وقتى كه سه ساعت از روز جمعه برآمد، به
دست كسى كه عيسى بن مريم پشت سر او نماز مىگزارد (يعنى امام عصر- عج-) به هلاكت
مىرساند، آگاه باشيد و بدانيد كه بعد از آن حادثه بزرگى روى مىدهد!
حادثه دابة الارض در
بيان على (ع)
(1) گفتند: عرض كرديم يا
امير المؤمنين! آن حادثه چيست؟ فرمود: آمدن «دابة الارض» (جنبنده زمين) مىباشد كه
از جانب كوه صفا كه همراه او انگشتر سليمان و عصاى موسى است، انگشتر را بر روى هر
مؤمنى كه مىگذارد در جاى آن نوشته مىشود: «اين مؤمن حقيقى است» و بر روى هر
كافرى بگذارد نوشته مىشود: «اين كافر حقيقى است» تا جايى كه مؤمن صدا مىزند:
«واى بر تو اى كافر!» و كافر صدا مىزند: «اى مؤمن خوشا به حالت! كاش امروز مثل تو
بودم و به چنين رستگارى بزرگى نائل مىآمدم!».
سپس آن «دابة الارض» سرش
را بالا مىبرد و بلند مىكند و مردمى كه در بين مشرق و مغرب هستند بعد به اذن خدا
خورشيد از جانب مغرب طلوع مىكند، او را مىبينند، در آن وقت ديگر توبه برداشته
مىشود، نه توبهاى قبول و نه عملى به سوى
[1] نه يك چشمى و نه دو چشمى؛ زيرا او اصلا جسم
نيست.
نام کتاب : جلوههای اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین جلد : 1 صفحه : 789