نام کتاب : جلوههای اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین جلد : 1 صفحه : 409
بزن. و نگاه كن ببين چه چيز بيرون مىآيد، هر چه آمد آن را
بگير و به اين مرد بده و بگو: آنچه را ديده است پوشيده دارد (و به كسى نگويد).
امام حسن- 7-
با چوب دستى پيامبر به آن محل رفت و دستور على- 7- را اجرا كرد. ناگهان
سر شتر از سنگ نمايان شد كه افسار نيز بر سرش بود. حضرت افسار را گرفت و كشيد تا
اينكه صد شتر بيرون آمد و مجددا شكاف سنگ به هم آمد. شتران را به آن مرد داد و
فرمود: آنچه را ديدى پوشيده دار.
(1) 13- قنبر مىگويد:
در ساحل فرات با مولايم على- 7- بودم كه حضرت پيراهنش را در آورد و
وارد آب شد كه ناگهان موجى آمد و پيراهن را برد.
در اين هنگام هاتفى گفت:
«اى ابو الحسن! به سمت راست خود نگاه كن و آنچه را مىبينى بگير» پس بقچهاى در
طرف راست خود مشاهده كرد كه پيراهنى در آن پيچيده شده بود آن را گرفت و بوسيد و در
جيب آن كاغذى يافت كه در آن نوشته بود:
«هديهاى است از جانب
خداى عزيز و حكيم به على بن ابى طالب. اين پيراهن هارون بن عمران (برادر موسى)
است»، كَذلِكَ وَ أَوْرَثْناها قَوْماً آخَرِينَ[2][3].
سخن گفتن على (ع) با
پرندگان
(2) 14- امام حسين- 7- روايت مىكند كه: روزى على- 7- در