responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 408

تو ناقص است گردن نهادى؟

حضرت فرمود: بخاطر آنچه كه از علمم به گذشته و آينده گفتم.

جاثليق گفت: پس چيزى كه ادعايت را تحقق ببخشد بياور.

حضرت فرمود: اى مسيحى! از جايگاه خودت با مشقّت خارج شدى و به سوى كسى آمدى كه از او سؤال كنى و آنچه را در باطنت بود از سؤال و طلب هدايت، مخفى نمودى. در رؤيا مقام مرا ديدى. با زبان من سخن گفته شدى و از مخالفت با من بر حذر گشتى و دستور داده شدى كه از من پيروى كنى.

جاثليق گفت: سوگند به خدايى كه مسيح را برگزيد، راست گفتى و از آنچه كه گفتى جز خدا خبر نداشت. پس شهادتين را به زبان آورد و گفت: تو سزاوارترين شخص به جانشينى او هستى.

و تمام كسانى كه با او بودند نيز اسلام آوردند و گفتند: به سوى ارباب خود بر مى‌گرديم و آنچه را ديديم به او مى‌گوييم.

انجام دادن وعده پيامبر 6 توسط على (ع)

(1) 12- على- 7- در مجلسى نشسته بود كه مرد عربى آمد و سلام كرد و گفت: رسول خدا- 6- به من وعده‌اى داد و من آمدم و از بر آورنده وعده‌اش پرسيدم كه تو را به من نشان دادند. آيا به آنچه پيامبر وعده داده مى‌رسم؟

حضرت فرمود: آرى.

آن مرد گفت: آن وعده، صد شتر سرخ مو است. و به من گفت: اگر از دنيا رفتم و تو قرضت را خواستى، جانشين من به تو مى‌دهد. و پيامبر دروغ نگفته و اگر تو در ادعايت راستگو هستى پس سريعا آنها را به من بده و به وعده وفا كن.

آنگاه على- 7- به فرزندش امام حسن- 7- فرمود: اى حسن! بر خيز و حضرت بر خاست. على- 7- فرمود: برو و فلان چوب دستى رسول خدا- 6- را بردار و به بقيع برو و آن را سه مرتبه به فلان سنگ‌

نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 408
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست