responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 289

مرجئه بود. و بر ما طعنه مى‌زد! نامه‌اى به امام رضا- 7- نوشتم و از حال او شكايت كردم. و از آن حضرت خواستم تا او را دعا كند.

حضرت در پاسخ نوشت: به زودى آنچنان كه دوست دارى، حال او را خواهى ديد. او از دنيا نمى‌رود مگر اينكه به دين حق برگردد. و در آينده نزديك، از كنيز خود صاحب فرزندى مى‌شود.

راوى مى‌گويد: كمتر از يك سال نگذشت كه او به دين حق برگشت و امروز، يكى از بهترين افراد خانواده ما مى‌باشد. و از كنيز خود صاحب پسرى گرديد[1].

استغاثه پرنده از امام رضا (ع)

(1) 13- سليمان بن جعفر جعفرى مى‌گويد: در باغ امام رضا- 7- نشسته بوديم و با آن حضرت سخن مى‌گفتيم كه گنجشكى آمد و جلو ما به زمين نشست و شروع كرد به فرياد كشيدن. و زياد فرياد كشيد و مضطرب بود.

حضرت به من فرمود: مى‌دانى اين گنجشك چه مى‌گويد؟

گفتم: خدا و پيامبر و فرزند پيامبر او، داناترند.

فرمود: مى‌گويد: مارى تصميم دارد كه تخمهاى مرا بخورد. پس برخيز و اين چوب را بردار و به آنجا برو و آن مار را بكش.

راوى مى‌گويد: برخاستم و چوب را برداشته و وارد خانه شدم. ناگهان ديدم كه مارى در آن خانه جولان مى‌كند، پس آن را كشتم‌[2].

پاداش تحمل سختيها

(2) 14- ابو محمّد برقى مى‌گويد: خدمت امام رضا- 7- رسيدم و بر او سلام كردم. با هم صحبت كرديم و سؤال و جواب نموديم. ناگاه به من گفت: اى ابو محمّد! اگر بنده مؤمنى به بلا و مصيبتى دچار شود و بر آن صبر كند، خداوند


[1] بحار: 49/ 51، حديث 53.

[2] بحار: 64/ 273، حديث 40.

نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 289
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست