نام کتاب : جلوههای اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین جلد : 1 صفحه : 111
درخت! من گرسنه هستم. در اين هنگام درخت، شاخههايش را پايين
آورد تا اينكه محمّد- 6- از آن خرما چيد و خورد و سير شد.
بعد از آن، شاخههاى نخل به جاى خود برگشتند.
فاطمه بنت اسد مىگويد:
تعجّب كردم و ابو طالب در خانه نبود، هميشه وقتى مىآمد و در را مىزد، كنيز را
مىفرستادم و در را باز مىكرد ولى آن روز وقتى صداى در را شنيدم، خودم دويدم و در
را باز كردم و قضيه را به او گفتم.
ابو طالب گفت: او به
زودى به پيامبرى مبعوث مىشود و تو فرزندى به دنيا مىآورى كه وزير او خواهد شد.
سالها بعد از آن ماجرا، على- 7- متولد شد[1].
سبب ازدواج پيامبر 6
با خديجه (س)
(1) 174- جابر روايت
مىكند: علت ازدواج خديجه با پيامبر- 6- اين بود كه وقتى
پيامبر اكرم- 6- به سن جوانى رسيد، ابو طالب گفت: اى محمّد!
من مىخواهم براى تو زن بگيرم ولى ثروتى ندارم تا كمكت كنم. خديجه فاميل ماست و هر
سال عدّهاى با مال او تجارت مىكنند و يك بار شتر، مزد مىگيرند. آيا مىخواهى تو
نيز با مال او تجارت كنى؟
حضرت فرمود: بلى.
ابو طالب رفت و به خديجه
گفت و خديجه خوشحال شد و قبول كرد و به غلامش «ميسره» گفت: تو و همه اين مال ثروت
در اختيار محمّد- 6- هستيد. و چون ميسره از سفر برگشت به
خديجه گفت: وقتى از كنار درختى يا سنگى عبور مىكرديم، مىگفتند: «السّلام عليك يا
رسول اللَّه!». و بحيراى راهب، وقتى ديد ابرى بالاى سرما در حركت است آمد و به ما
خدمت كرد. و در اين سفر سود زيادى بردند.