نام کتاب : روضة الأنوار عباسى (در اخلاق و شيوه كشوردارى) نویسنده : محقق سبزوارى جلد : 1 صفحه : 748
اجرت عمل هركس از سپاهيان را توفيه[1]
كند و به ايشان برساند، و نحوى نمايد كه ارزاق و معونات[2]
و مرسومات و ادرارات ايشان بىقصور و انكسار به ايشان مىرسيده باشد تا ايشان را
دلمشغولى نباشد و از جان كوشش كنند[3]
و محبّت پادشاه در دل ايشان متمكّن باشد، چه شرط انصاف نباشد كه بذل جان خواهند و
در بذل نان مضايقه كنند. پرويز [ساسانى] به پسرش گفته بود كه، «چنان توسعه مكن بر
سپاهت كه از تو مستغنى شوند، و چنان تنگ مگير بر ايشان كه از تو به فرياد آيند.
عطا كن به ايشان عطاى وسط، و منع كن از ايشان منع جميل، و اميد را بر ايشان فراخ
كن- يعنى، چنان كن كه اميد ايشان به جانب تو بسيار باشد- و توسعه بسيار در عطاى
ايشان مكن.»
نقل است كه ابو جعفر منصور لشكر به ناحيهاى مىفرستاد. به سركردگان
لشكر اين سخن را نقل نمود و گفت به اين سيرت عمل كنند. آنگاه، گفت: «اعرابى نيكو
گفته كه، اجع كلبك يتبعك.» يعنى: «سگ خود را گرسنه بدار تا از عقب تو بيايد.» ابو
العباس طوسى كه يكى از امراى او بود گفت: «يا امير المؤمنين! مىترسم كه هرگاه
ديگرى نان به او نمايد، تو را بگذارد و از عقب او برود.»
رسوم ملوك سابقه و خلفا و پيشينيان چنان بوده كه هر ماه ارزاق و
مؤنات[4] سپاه را
از خزانه مىدادهاند، بغير از عطايا و انعاماتى كه علىحده مىدادهاند. و در ضمن
اين فايده بسيارى هست: اوّل آنكه ايشان هميشه در دار الملك حاضر باشند. دوم آنكه
ايشان را [185 ب] جهت تحصيل مؤنات[5]
خود تعب بسيار نبايد كشيد، و ايشان را بغير شغل خود نبايد پرداخت. سوم، هر ماه
حاضر شوند و نعمت پادشاه بر ايشان متجدّد و متكرّر مىشده باشد و متذكّر اين انعام
باشند، و محبّت پادشاه در دل ايشان در نموّ و ازدياد باشد. چهارم، حاجت ايشان به
پادشاه مستمرّ بوده باشد و موقوف و متعلّق به اوقات مستقبل نباشد، و آنچه رسم بعضى
ملوك بوده كه هر روز چندين هزار كس از افراد
[2] - معونة از ماده« ع و ن» به معنى« كمك، يارى،
همراهى و دستگيرى» است. محتمل است غلط املايى بوده و مراد« مؤنة» از مادّه« م ء ن»
به معنى روزى، قوت، و خواروبار بوده باشد، چون پيشتر هنگام ذكر ارزاق و مرسومات،
واژه مؤنة نيز به كار رفته بود.