نام کتاب : روضة الأنوار عباسى (در اخلاق و شيوه كشوردارى) نویسنده : محقق سبزوارى جلد : 1 صفحه : 746
تقريبات گذشته و غيرها[1]
به مداخل شاهى روداده، و وزرا حقيقت را چنانكه بوده معروض نتوانستهاند داشت يا
مداهنه و مساهله را به مصلحت خود اقرب دانستهاند. و چون مداخل معهوده مستمره وفا
به اخراجات نمىنموده، مضطرّ گشتهاند و معروض ملك داشته كه، مداخل فلان ولايت چرا
صرف لشكريان و امرا شود و در آن ناحيه لشكرى در كار نيست؟ بايد كه به خاصّه ديوان
متعلّق باشد و باعث وفور مداخل سلطانى گردد.
و گاه بوده كه اگر در طبع ملك ميل به جمع مال و كثرت خزاين [184 ب]
و وفور مقتنيات[2]
فهميدهاند، معروض داشتهاند كه، مداخل فلان ولايت هر سال چندان مىشود و صرف لشكر
آن حدود مىشود و ملك آرميده است و حاجت به چندين لشكرى نيست. چرا مداخل آن ملك در
خزانه جمع نشود تا باعث وفور خزانه باشد؟ و چون حاجت به لشكر افتد، چون خزانه
معمور باشد،[3] تحصيل لشكر
به مال مىتوان كرد و قدرى كه حاجت شود تحصيل آن آسان است. و اين رأيى است بغايت
تباه، و وجه فساد اين رأى به اندك تأمّلى معلوم مىشود و تحقيق آن است كه خزانه و
مال به لشكر بههم مىرسد و بسيارى خزانه نيز از جهت لشكر است.
پس، تدبير امر لشكر از معظمات مهمّات امور ملك است. بايد كه ملك در
اين باب از خود به تغافل و اهمال راضى نشود؛ آنقدر كه ممكن باشد از خرجهاى خود كم
كند و بر لشكر افزايد، و بلادى كه در سابق الايّام و ازمنه سالفه صرف حوايج
سپاهيان مىشده و در آن بلاد لشكرها مقرّر مىبودهاند از استمرار نيندازد كه
مردمان پيشين را تجارب حاصل بوده و انديشههاى با صواب و فكرهاى عميق داشتهاند،
قواعدى كه تمهيد نمودهاند مقرون به صواب است و مبنى بر قوانين حزم و دورانديشى
است.
بر ملك لازم است كه بىسببى كه كمال وضوح داشته باشد رسوم و سنن
سالفه را تغيير ندهد. و بايد كه نسبت پادشاه به سپاه، چون نسبت باغبان باشد به
بستان كه نهال