responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : روضة الأنوار عباسى (در اخلاق و شيوه كشوردارى) نویسنده : محقق سبزوارى    جلد : 1  صفحه : 732

قومس‌[1] بگرفت. نوح بن منصور ترسيد، به سبب آنكه او مردى صاحب كفايت و شهامت بود، به تدارك حال او مشغول شد و تاش سپه‌سالار را با هفت هزار سوار به حرب او نامزد كرد كه برود[2] و آن كار را به كفايت مقرون سازد[3] كه تاش عظيم خردمند و روشن راى بود، و از مضايق امور نيكو به در شدى، و فيروز جنگ بود، و از هيچ كار بيمراد برنگشته بود، و از هيچ حرب شكسته نيامده؛ و تا او زنده بود، كار آل سامان طراوت و رونق تمام داشت.

چون امير نوح در اين واقعه بسيار متأمّل بود، كسى فرستاد و اسكافى را بخواند و گفت: «من از اين امر عظيم هراسانم كه ماكان مردى دلير[4] است و با مردى و دليرى كفايت دارد[5] و سخىّ است و از ديالمه همچو او كم افتاده، بايد كه با تاش موافقت كنى و هرچه در اين لشكركشى از او فوت شود، تو به يادم‌[6] دهى. و من در نيشابور مقام [355/ مج‌] خواهم كرد تا پشت لشكر به من گرم باشد، بايد كه هر روز مسرع با نامه تو به من رسد[7] و هرچه شده باشد، در آن نامه ثبت كنى.» اسكافى گفت: «فرمانبردارم.»

با تاش از بخارا برفت و از جيحون عبور كردند با هفت هزار سوار. پس، امير تاش لشكر را خلعت داد و با عزمى درست روى به رى نهاد. ماكان با ده هزار مرد جنگى مسلّح‌[8] بر در رى نشسته بود كه تاش برسيد[9] و از شهر درگذشت و در مقابل فرودآمد.

رسولان آمد و شد كردن گرفتند و چون ماكان مغرور بود، رايها بر مصاف قرار گرفت.

تاش پير گرگى بود، چهل سال سپه‌سالارى [293/ چ‌] كرده و از آن قسم وقايع بسيار گذرانيده، ترتيبى‌[10] نيكو كرد، و لشكر او غالب آمدند و ماكان كشته شد. تاش روى به‌


[1] -« قومس» معرّب كومس(- كومش) است. كوره بزرگى بوده در جنوب كوههاى طبرستان كه مركز آن شهر مشهور دامغان بوده است. معجم البلدان، ج 4، صص 414 و 415.

[2] - چ:« برو».

[3] - همان:« ساز».

[4] - همان:« دلبر».

[5] - همان:« دار».

[6] - همان:« ياد».

[7] - همان:« برسد».

[8] - همان:« مصلح».

[9] - همان:« رسيد».

[10] - همان:« تربيتى».

نام کتاب : روضة الأنوار عباسى (در اخلاق و شيوه كشوردارى) نویسنده : محقق سبزوارى    جلد : 1  صفحه : 732
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست