نام کتاب : روضة الأنوار عباسى (در اخلاق و شيوه كشوردارى) نویسنده : محقق سبزوارى جلد : 1 صفحه : 66
معروف و نهى منكر بهجا آورد، و اهل ايمان را از شرّ و آفت
كفّار و متغلّبان[1] نگاه دارد و اندازه هركس
بداند و هريك را به حسب استحقاق و استعداد متوجّه كمال دارد و در تهذيب اخلاق و
اعمال خلق بكوشد و رفع آفتها و فسادها در زمين بكند، و آن شخص را امام و خليفه
خداى عز و جلّ گويند و حكما او را ملك على الاطلاق گويند و افلاطون او را مدبّر
عالم گفته و آن شخص پادشاه اصلى و ملك حقيقى است؛[2]
هرچند دست او به قهر و غضب از تصرّف در امور ملك كوتاه باشد، چون حضرت امام
المشارق و المغارب، علىّ بن ابى طالب 7 در وقتى كه مخالفان به غصب و
تعدّى تصرّف در پادشاهى كرده بودند.
و آن پادشاه و امام، نور خداست در زمين و حجّت خداى عز و جلّ است بر
مردمان. و نورى است درخشان بر زمين و آسمان و سراپا فيض و هدايت و بركت و سعادت
است؛ و به ميمنت وجود او باران رحمت مىبارد و بادها مىوزد و درختان ميوه مىدهد
و آبها شيرين و خوشگوار مىباشد، بلكه اگر امام يكدم در عالم نباشد، فيض از اين
عالم بالكلّيه منقطع مىشود، بلكه فيض وجود نيز از اين جهان مرتفع مىشود. و در
وصف در نمىآيد حال و كمال آن امام و [مجلّدات][3]
به آن وفا نمىكند و اگر به آن مشغول شويم، از غرض [اين كتاب بازمانيم.][4]
و پادشاه مطلق و امام و حاكم على الاطلاق، گاهى پيغمبر باشد، چون
حضرت آدم و سليمان و داوود و حضرت رسالت پناه صلّى اللّه عليه و اله و غيرهم؛ و
گاهى غير نبى باشد، چون حضرت امير المؤمنين و ساير ائمه هدى- عليهم سلام اللّه- و
هيچ زمان از وجود امام اصل خالى نمىباشد، ليكن در بعضى ازمنه، به جهت [7 آ]
حكمتها و مصلحتها، امام اصلى از نظرها غايب مىباشد و كسى را وصول به خدمت آن امام
ميسّر نيست، ليكن از فيض وجودش اين جهان معمور است و آثار و بركات و ميامن و فوايد
او به خلق مىرسد.
و مثل او چون آفتابى است كه در زير ابر پنهان باشد كه مدد روشنايى و
فيوضات او بر زمين ظاهر و هويداست. و در آن زمان كه امام از نظرها غايب و پنهان
باشد، به حسب