نام کتاب : روضة الأنوار عباسى (در اخلاق و شيوه كشوردارى) نویسنده : محقق سبزوارى جلد : 1 صفحه : 603
اين طبقه باطله رواج گيرند و بر دانايان غالب آيند و بيشتر خلق
به طرف ايشان مايل شوند و خللهاى عظيم در دين بههم رسد. و چون ضعف به دين راه
يابد، ملك نيز بر سر آن شود. و بايد كه صدور و محتسبان و اهالى شرع، در اوقات دعا،
مردم را بر اجتماع در مساجد و مواضع دعا و اشتغال به دعا جهت پادشاه و حامى ملك و
ملّت تحريض نمايند؛ و در ساعتى كه در روز جمعه بيع و شرا ممنوع است، امر به تعطيل
اسواق و اجتماع و در مساجد و حضور جمعات بنمايند تا شعار دين و مراسم شرع را رونق
و تازگى بوده باشد و به تدريج مراسم و لوازم شرع و ملّت مشرف بر اندراس نگردد و از
خاطرها فراموش نشود در نظرها سهل و سبك ننمايد. و اگر پادشاه به نفس نفيس خود به
صدور و اهالى شرع شريف در اين ابواب تأكيدات نمايد و احكام مطاعه مكرّر به اطراف
ممالك ارسال مىشده باشد، ثمرات شريفه بسيار در دنيا و عقبى بر آن مترتّب خواهد
شد. [157 آ\* حاشيه][1] ديگر از اعاظم امور ملك و
ملّت آن است كه پادشاه در نسق قضات و حكّام شرع در اطراف و جوانب ممالك اسلام
اهتمام تمام لازم داند، چه امور مال و عرض و خون و انساب و مواريث مسلمانان مفوّض
به آراى ايشان است و پادشاه ايشان را صاحباختيار حفظ اموال يتيمان و غايبان و
مجانين و عاجزان و ساير ناس مىسازد و دست تصرّف ايشان را در اين ابواب مطلق
مىگرداند و ايشان را دخيل در انساب و مواريث و دماء مىسازد. و لامحاله هر تقصيرى
كه از ايشان در اين ابواب بشود و خلاف حقّى كه در احكام ايشان جارى گردد، حصّهاى
از گناه ايشان به كسى كه ايشان را دست داده متعلّق خواهد بود؛ و فضايحى كه از
ايشان سرزند به سبب آن، بدنامى عظيم متعلق به والى ملك خواهد بود.
و منصب قضا و حكومت در شرعيّات بغايت خطير است. در احاديث شريفه هست
كه «من حكم فى در همين بغير ما انزل اللّه تعالى عز و جلّ فهو كافر باللّه
العظيم.»[2] يعنى:
«هركه حكم كند در دو درهم، بغير آنچه فرستاده خداى عز و جلّ پس، او كافر است به
خداى عظيم.» و از محمّد بن مسلم مروى است كه گفت: «روزى نزد قاضى مدينه نشسته
بودم. حضرت
[1] - براساس ارجاع نويسنده، ادامه نوشتار از حاشيه
صفحه 157 آ نقل مىشود.
[2] - الكافى، ج 7، صص 407 و 408؛ تهذيب، ج 6، ص 221؛
تفسير العياشى، ج 1، ص 323.
نام کتاب : روضة الأنوار عباسى (در اخلاق و شيوه كشوردارى) نویسنده : محقق سبزوارى جلد : 1 صفحه : 603