نام کتاب : روضة الأنوار عباسى (در اخلاق و شيوه كشوردارى) نویسنده : محقق سبزوارى جلد : 1 صفحه : 590
فصل دوم: در كيفيت آداب سلوك خدم و اتباع ملوك نسبت به ملوك
بر سبيل اجمال
هرچند غرض اصلى از ترتيب اين كتاب بيان قواعد و آداب و رسومى است كه
تعلّق به پادشاه دارد و ذكر جميع قوانين حكمت عملى در اين كتاب مقصود نيفتاده،
ليكن چون آداب و رسوم اتباع و خواص ملوك را فى الجمله مناسبتى با مقاصد مذكوره
كتاب هست و در شناختن پادشاه خدم و اتباع و خواصّ را فى الجمله مدخلى دارد، فصلى
در اين باب بر سبيل اجمال ايراد شد و خلاصه اين فصل از كلام حكما مأخوذ است.
طريق عامه مردم در معاشرت با سلاطين و حكّام آن است كه به دل در
محبّت و دوستى ايشان راسخ باشند، و در نصيحت و نيكوخواهى ايشان به قدر ميسور اهمال
ننمايند، و در بيان و افشاى محامد و مناقب و ستر و اخفاى معايب ايشان غايت جهد
مبذول دارند، و در طريق طاعت و خدمت ايشان سالك باشند، و در امتثال اوامر و نواهى
ايشان به قدر طاقت مسارعت نمايند، و در اداى حقوق ايشان از خراج و غيره انشراح صدر
و خوشدلى استعمال كنند. اصلا كراهيت و انقباض به خود راه ندهند و در مراعات احتشام
و هيبت ايشان هيچ دقيقه فرونگذارند و در وقت حاجت و ضرورت، مال و جان فداى پادشاه
كنند و در جانفشانى تأمّل ننمايند، چه حفظ حريم دين و دولت و اهل و اولاد به وجود
پادشاه مرتبط است و وجود پادشاه يك وجود است كه به حسب قوّت و معنى بهجاى چندين
هزار وجود است. پس، در ايام مكاره[1] و نوايب،
ايثار نفس پادشاه بر نفس خود از لوازم است، و بايد عامه ناس در دعاگويى و سؤال
انجاح حوايج سلطانى از بارگاه ربّانى به تقصير راضى نشوند و اين امر را اعظم وظايف
و وسايل بندگى دانند.
و هركس كه به خدمت پادشاه موسوم باشد و در حضرت ايشان راه تقرّب
يابد، راه عقلى او آن است كه ملازمت كارى كند كه به آن كار منصوب است و مواظب بر
وظايف امرى باشد كه متكفّل آن شده كه هركس در اهمال وظايف شغل خود معذور نيست و به
فضول در كارهاى ديگر دخل نكند و جهد كند كه در الزام مراسم خدمت بر نحوى باشد