responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : روضة الأنوار عباسى (در اخلاق و شيوه كشوردارى) نویسنده : محقق سبزوارى    جلد : 1  صفحه : 530

خبر باشد و بيدار و هشيار تا خللى روى ننمايد. نهم، دشمن كوچك را و كار اندك را خرد نشمرد تا در انديشه بزرگ نيفتد. دهم، به سخن خود رسد و يرليغ خود زود ديگرگون نكند تا اميد و بيم دشمن تمام باشد. نوشيروان همه جهان را به نام‌نيكو و داد و انصاف بگرفت و چون هفده سال از پادشاهى او بگذشت، عمارت عالم به آنجا رسيد كه امتحان را پنجاه جريب زمين خراب هرچند جستند نيافتند. اسكندر در مدّت هفت سال تمام عالم را بگرفت و هنوز از صيت عدالت او گوش مستمعان مملوّ است.

سلطان سنجر از سلاطين اسلام بزرگتر بود و نيكويى بيشتر كرد. بيست سال به نيابت برادران به حكومت قيام نمود و چهل سال و كسرى به استقلال بر اكثر معموره عالم پادشاه و فرمانروا بود. اميد بندگان چنان است كه به نصرت الهى و[1] دولت پادشاهى اين خان مسكين‌نواز از همه نيكوتر و بيشتر و عمر او درازتر باشد. در اين وقت هركس تنسوقى‌[2] به خدمت آورد و اين بنده كلمه‌اى چند از حكمت در سلك بيان كشيد و مأمول آنكه قبول افتد، ان شاء اللّه تعالى كه پادشاهى و كامرانى پايدار ماند.

تمام شد كلام محقّق طوسى- ; تعالى-.


[1] -« و» در اينجا به‌نظر مى‌رسد.

[2] -« تنسوقى» معرب تنسخ است كه چيز نفيس و تحفه ناياب باشد و به صورتهاى تانكسوق، تنسوق، تنكسوق نيز ضبط شده است. نوايى، عبد الحسين،« بعضى از لغات تركى و مغولى ...» در احسن التواريخ، ج 11، س 830.

نام کتاب : روضة الأنوار عباسى (در اخلاق و شيوه كشوردارى) نویسنده : محقق سبزوارى    جلد : 1  صفحه : 530
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست