نام کتاب : روضة الأنوار عباسى (در اخلاق و شيوه كشوردارى) نویسنده : محقق سبزوارى جلد : 1 صفحه : 509
مقاومت نتواند كرد، و اشخاص بسيار كه آراى ايشان مختلف باشد، به
منزلت يك رنگ اشخاص باشند كه به انفراد با او در مقام مقاومت و مخاصمت درآيند؛ چه
قوّتهاى ايشان اتّحاد بههم نرساند و به يك جهت مصروف نباشد. پس، اشخاص بسيار نيز
كه مختلف الرأى باشند با او مقاومت نتوانند كرد و مغلوب گردند و تا گروهى كه در
اتّحاد رأيها و توافق غرضها و وحدت قوّتها به منزلت او نباشند، ايشان را طاقت
مقاومت با او نباشد. و چون جماعتى به تقريب مذكور غالب گردند، اگر سيرت و طريقت
ايشان مبنى بر قواعد عدل و مستحكم به دعايم و روابط عقل بوده باشد و نظامى مستقيم
و قوامى غيرمستقيم داشته باشند، دولت ايشان را استمرارى باشد، و الّا به زودى
متفرّق و متلاشى گردد. و اكثر دولتها مادام كه صاحبان آن با عزيمتهاى ثابت
بودهاند و شرايط اتّفاق مرعى مىداشتهاند و سيرت عدل شعار خود مىساختهاند و
هركس را بر اندازه خود مىداشتهاند و راضى به حدود و حقوق خود مىگردانيده و
تعدّى و تنازع و جور و تخاصم در ميان ايشان مفقود بوده، دولت ايشان را قوامى و ملك
ايشان را انتظامى بوده و روزبهروز اعلام دولت ايشان در تزايد و ارتفاع بوده. و
سبب وقوف و انحطاط دولتها آن بوده كه رغبت آن قوم به مال و جاه بسيار شده و مردم
ضعيف العقول نيز به آن رغبت نمودهاند و با ايشان مخالط شده و سيرت ايشان به
ديگران سرايت كرده تا آنكه سيرتهاى اوّل [130 ب] گذاشتهاند و به جمع اموال و
كثرت امتعه و نفايس تحف در غايب مشغول شده و خاطر ايشان به عيش و فراغت و ترفّه و
تنعّم و استراحت مايل گشته و اوزار[1] و آلات حرب و دفع گذاشتهاند
و به كاهلى و سستى و راحتطلبى عادت كرده و عادات و ملكات حروب و مخاصمات و
مقاومات دشمنان فراموش كرده و آسايش و عطيّت وجهه همّت ايشان گشته، و احداث و
جوانان كودكان كه تازه بههم رسيدهاند به همان عادات خوگرفته و بر آن نشو و نما
يافته و به تدريج مردمان كهن كه به عادات قديمه انس داشتهاند و مراسم حروب و
سپاهيگرى مىدانستهاند و بر تجارب ايام و اوضاع ملك باخبر بودهاند از ميان رفته؛
پس، اگر در اين اثنا خصمى قاهر قصد ايشان كند، به آسانى استيصال جماعت او را ميسّر
گردد، و الّا كثرت اموال و ارتفاع مناصب